راستش دو سال پیاپی کار با زمانه برای من خیلی آموزنده بوده. بیشتر توانستم ضعفهایم را بشناسم تا قوتم را.
من طنزنویس نیستم، و طبیعتا هیچوقت در این حوزه ادعایی نخواهم داشت. کاریکاتوریست و خارتونیستی هستم با تواناییهای محدود خودم، که از نوشتن لذت میبرم، و تولید برنامه رادیویی را هم دوست دارم. وقتی کاری را هم دوست داشته باشم، اندکی جدی دنبالش میکنم.
دو سال و خردهای پیش بود که مهدی جامی از ولایت لندن زنگ زد که رادیویی قرار است راه بیافتد با ذات وبلاگی. هستی؟ شوکه شدم. چرا که از آخرین تجربه کوتاه رادیوییام در صدا و سیما سالها گذشته بود. آن زمان با همایون خیری و بر و بکس در برنامه کاوش کار می کردیم. من هم مثلا کارشناس زمینشناسی این برنامه مستقیم بودم.
از آن بچهها، چند هفته پیش مریم افشنگ عزیز را در رم دیدم. پیمان مویدی در بیبیسی است و مانی میرصادقی و سعیده اخکان مستند میسازند...همایون خیری، تهیه کننده هم در استرالیاست.
بگذریم، در اواخر ماه جون سال ۲۰۰۶ جمع شدیم دور هم در تورنتو، با گروهی از دوستان که الان آقای تاجدولتی از آن گروه مسوول برنامههای مربوط به ایرانیان کانادا است و الحق خیلی زحمت هم میکشد تا گروه را به فارسی زبانان داخل و خارج معرفی کند.
دو سال گذشت، عین برق.
من اخبار جعلی میسازم. یک جور کار تیمی یکنفره است! باید خبرهای واقعی را از دریچه چشم کاراکترهایم نگاه کنم. گاهی قاطی میکنم. گاهی یادم میرود این خبر را آقای کلاغ باید بخواند یا کلاغ لر شیرازی؟
در این دو سال، اگر کامنتهای شما نبود، نمیفهمیدم دارم کجا میروم.
ف.م. سخن عزیز با لطف خود، کمکم کرد. شاید خودش نداند چگونه. دوستان بزرگواری مثل علیرضا رضایی(او هم نمیداند چگونه!) و کسانی که اسمشان را عمدا نمیبرم چون داخل کشورند، راهنمایانم بودند.
کار مرا نباید با کار نبوی مقایسه کرد. او استاد طنز است. من اصلا طنز بلد نیستم بنویسم. جعل و هجو خبر که طنز نیست. قالبی است که متناسب با کلاغها...که باید بهترش کنم.
صبر برو بچههای زمانه هم قابل تقدیر است! پیگیری آنها مثال زدنی است.
---
دو سال گذشت و امیدوارم این تجربه جدید که آرام آرام جا میافتد، موفقتر و پایاتر و پویا تر باشد.
شاید ندانید که با چه تلاشی همه گروه سعی میکنند با کمبودها کنار بیایند.
شاید مخاطبان زمانه بتوانند راهی برای جذب سرمایه که بتواند رادیو را غنیتر کند بیابند. زمانه اگر سرمایهای بشیتر داشته باشد، میتواند تولید یک ساعت و نیمهاش را ۲۴ ساعته کند، با پادکستهای بچههای وبلاگنویس.
آنوقت زمانه میتواند رسانهای خودمانیتر باشد.
Labels: دو سالگی زمانه