این چند روز آنقدر گرفتار بودم که فرصت نکردم پنبه سید محمد علی ابطحی را بزنم. میپرسید چرا باید پنبهاش را زد؟
عبدالله نوری، سیاستمداری که نمیخواهد کاندیدای ریاستجمهوری باشد (قسمت دوم) عبدالله نوری، سیاستمداری که نمی خواهد کاندیدای ریاست جمهوری باشد (قسمت اول) این دو مطلب را خوب و با دقت بخوانید. برداشتتان چیست؟ عجالتا این یک خط را بخوانید:
"...
اما جنس سکوت نوری با مهندس موسوی تفاوت فراوانی داشت. نوری بی آنکه جائی اظهار کند جوری رفتار میکرد که میشد از رفتارش فهمید که مشروعیتی برای نظام قائل نیست ..."تصادفا برداشتتان چیست؟ اینطور به نظر نمیرسد که مایی که درون نظام هستیم و مشروعیت قائل شدنمان کاملا دیده میشود گزینه بهتری هستیم؟
"
امروزی آقای نوری درست باشد، طبعاً بر اساس مبانی و چارچوبی که انتخاب کرده است، قابل قبول نبود که خود را در این چارچوب سیاسی فعلی کشور کاندیدای ریاست جمهوری کند بیآنکه امکان و قدرت تغییر اساسی در این سیستم را داشته باشد و یا آنکه حتی راهکاری تاکنون برای آن هدف ارائه کرده باشد. البته تاکنون شنیده نشده که آقای نوری قصد تغییر نظام را داشته باشد، اما کاملاً میشود فهمید که نوری این چارچوبهای کنونی را باور ندارد و تا این چارچوبها هست و نوری به آن باور ندارد، طبیعی است که کاندیدا نشود و کشور از توان او محروم بماند. همچنانکه وقتی در انتخابهای گذشته دوستان نزدیک او از ایشان خواستند که از کسانی که خود آقای نوری به آنان علاقهمند بود حمایت کند، نپذیرفت..."
این قسمت را هم بخوانید:
در زندگی سیاسی آقای نوری نمیتوان به علاقه و واستگی شدید ایشان به آیهالله منتظری اشارهای نکرد. اما وقتی اختلاف زاویهی آیه الله منتظری با امام شکل گرفت، نوری به عنوان دوست نزدیک حاج احمد آقا تلاش فراوانی کرد که این فاصله را کم کند. اطرافیان آیهالله منتظری به همین دلیل با وی از سر مخالفت برخواستند و در نهایت وقتی حکم عزل آیهالله منتظری از قائممقامی رهبری از سوی امام صادر شد، نوری به عنوان نیروی فعال و نماینده امام در سپاه در اردوگاه امام قرار گرفت و فعالانه فرماندهی بخشی از کارهای این حذف را به عهده گرفت. برای اینکه برداشت اشتباهی نکنید، کل مطلب را دو سه بار بخوانید. اگر نکتهای به نظرتان بنویسید، دریغ نکنید!
Labels: ممدلی