کسی که میخواهد وزیر کشور شود، احتمالا باید به مسائل امنیتی احاطه داشته و کاملا هم مورد اعتماد باشد.
به عبارتی، وقتی کسی بخواهد به عنوان وزیر معرفی شود، رزومهاش را یک نفر بررسی نمیکند و مدتهای جماعت اطلاعاتی عملا بالا و پایینش میکند.
وقتی هم کسی به وزارتی به مهمی کشور میرود، در شرایط حاضر نمیتواند بدون نظر رهبر باشد.
پس انتخاب کردان در مرحله اول به این راحتیها نبوده و باید از چند دروازه رد میشده تا به مجلس برسد.
حالا که گندش درآمده، میشود فهمید که هم برادران امنیتی کارشان را درست انجام ندادهاند، نه دفتر رهبری عواقب حمایت از نظر احمدینژاد را سنجیده و نه مجلس به وظیفه اولیهاش عمل کرده.
با این حساب کار خرابتر از چیزی است که فکرش را میکنید. در طول دو ماه و نیم اخیر، چند ساعت از وقت مجلس صرف بررسی یک تصمیمگیری اشتباه شده؟ چند ساعت از وقت دولت صرف دفاع از یک وزیر قلابی شده؟ و چند نفر در دفاع از از مشروعیت از دست رفته داد و بیداد کردهاند؟
به نظر من دستگاههای امنیتی داخلی به جای توجه به غیر خودیها، باید بیشتر از خودیها بترسند که به واسطه رابطه خود با حکومت، کسی کاری به کارشان ندارد و به هر ترتیب که بخواهند به اسناد و مدارک مهم دسترسی دارند. لابد نظام خیال میکند که این برادران کاملا قابل اعتمادند. نه؟
به نظرم حکومت باید بیشتراز فعالان صنفی و منتقدین، از متملقین بترسد. متملقینی که در کیهان و وزارتخانهها و سازمانهای امنیتی ریختهاند.
خطر
امثال کردان برای کشور صدها برابر فعالان صنفی است.
Labels: کردان