یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, October 07, 2008
آیا خاتمی را دوست دارم؟
شاید برای خیلی از متلمق‌های عزیز دوم خردادی قابل درک نباشد که خاتمی را بیشتر از خیلی‌های‌شان دوست دارم. دوست داشتم مدل من با آنها خیلی فرق دارد. در ۲۰ خرداد ۱۳۸۰ به مدیر کل اطلاعات و اخبارش پیشنهاد دادم هر روز برای بولتن، کاریکاتور خود خاتمی را بکشم، اما بسیار انتقادی و با توجه به مسائل روز و کوتاهی‌های خودش. کاریکاتور در همان محدوده بولتن می‌ماند، اما هر روز یک انتقاد تصویری مستقیم می‌دید.

مدیر مذکور که البته آدم بسیار خوبی هم بود با زبان بی زبانی گفت که امکانش نیست.

من دوست داشتم با زبانی به جز زبان مشارکت و کارگزاران که به نظرم نقاط مثبتی دارند ولی در مجموع احزابی فاسد و ناکارآمد هستند با خاتمی حرف بزنم.

یاران خاتمی همه چندان برای او مفید نیستند. ضرر افرادی مثل ابطحی برای خاتمی بسیار بیشتر از کسانی است که تند و صریح از او انتقاد می‌کنند.

همیشه آدم‌های خوب سیاست در ایران، همراهانی دارند که متاسفانه مثل بشکه [...] می‌مانند. قصد اهانت ندارم، اما تشبیه بهتری پیدا نشد.

معتقدم خاتمی بی‌برنامه است. معتقدم مشاورینش به دردلای جرز می‌خوراند و در سه سال گذشته از او موجودی حاشیه‌ای و بی‌مصرف ساخته‌اند و خاتمی باید با توجه به نفوذ خود پایگاهش را در سراسر کشور تقویت می‌کرد.

خاتمی اما به قول زیدآبادی کسی نیست که در ۶۰ سالگی تغییر کند و بهتر شود. خاتمی جوان‌تر قابلیت‌های بیشتری داشت.

می‌توانم در مواقعی از خاتمی عصبانی باشم، اما نفرت، هرگز.

خاتمی را دوست دارم، اما شخصا طرفدار بازگشتش به سیاست نیستم و معتقدم تا خانه‌تکانی نکرده، بهتر است نیاید.

مجموعه‌ای که خاتمی دور خود جمع کرده از فقدان شعور رنج می‌برد.

از طرف دیگر فراموش نمی‌کنم که کاتمی هنوز در برابر خطاهای حکومت در دوران آیت‌الله خمینی که مقتدایش بوده سکوت کرده است.

این سکوت او را قاتل نمی‌کند، اما فرشته اش هم نمی‌سازد. سکوت در برابر ظلم ظالم، با مسلمانی ادعایی آقایان منافات دارد.

---

هر چه نگاه می‌کنم، بهتر است خاتمی عقب بنشیند و به یافتن یک آدم مناسب و قوی و با انگیزه کمک کند، نه اینکه این فرصت تاریخی را هم بسوزاند.

ادامه دارد

Labels: