ای دارندگان عقلهای مشعشع!
بعضی از دوستان هی کامنت میگذارند که تو میخواهی به خاتمی رای بدهی و ....
لطفا بروید پیش روانکاو. مشکل دارید!
من انتخابات را تحریم نمیکنم. اما به رای خودم احترام میگذارم و حرام کسانی نمیکنم که لیاقتش را ندارند. اما این رای من است، نه رای شما. از نظر شما ممکن است هر کسی لایق باشد.
اما بحث وبلاگی من چیز دیگری است!
جوانانی که دسترسی به کاندیداهای دو طرف دارند، چرا از آنها نمیخواهند به روز شوند؟
بحث اصلی من با اصلاحطلبان است البته:
شک نکنید که یکی از بی استعدادترین مجموعههای سیاسی، همین جبهه مشارکت است. جبههای که نتواند در دوران قدرت، عضوگیری وسیع برای ارسال خبرنامه بکند، برای لای جرز خوب است. جبههای که برای خودش چند میلیون رای ثابت در نظر میگیرد اما نمی داند چه کسانی هستند و روی آنها
سرمایه گذاری نمیکند.
کارگزارانیها هم که تکلیفشان مشخص است.
سازمان مجاهدین انقلاب هم که سر و تهاش را جمع بزنی سوار یک فولکس قورباغهای بشوند، پر شده.
نهضت آزادی هم که جماعتی پیر و پاتال که غم پروستات مهمترین عامل انسداد سیاسیشان است.
حالا خیال میکنید این گروههای فزرتکی میتوانند مملکت را نجات دهند؟
از طرف دیگر، اینقدر میفهمم که کاندیدا بدون برنامه فقط لولوی سر خرمن است. علمش میکنند برای ترساندن طرف مقابل. این چه انتخابات مسخرهای است که طرف فقط میخواهد رئیس جمهوری شود بدون اینکه بداند میخواهد به چه هدفی برسد؟ برای رسیدن به هدف چه ابزاری دارد، و برای بهره گیری از ابزار چه برنامهای ارائه کرده؟
حداقل کاری که من میتوانم بکنم، بالاتر بردن انتظار کسانی است که داخل گود هستند. اینکه به هر چیزی راضی نباشند. باید از سیاسیون سوال کرد. سیاست در ایران از عدم شفافیت رنج میبرد. من چند سال با اصلاحطلبان در روزنامههای مختلف کار کردهام. خندهتان میگیرد اگر بگویم شفافیتی که ما در حوزه هنری و هفتهنامه مهر داشتیم، صدها بار بیشتر از صبح امروز و بهار و الباقی بود.
عدم شفافیت در پیران سیاست ما نهادینه شده.
البته شفافیت هزینه هم دارد، اما وقتی شفاف نیستید ادعای بیخودی نکنید.
فکر میکنید کسانی که در دو دهه شصت و هفتاد در ایران مسوولیتی داشتهاند میتوانند از تجربیاتشان در شفافیت دفاع کنند؟ همینکه طرف دهان باز کند، صدها سوال از مسائل پنهان شده در حوزه مسوولیتش از زمین و زمان بر سرش میبارد.
Labels: من رای نمیدهم