این یک دستان است و ربطی به هیچ جا ندارد:مادری را از بچههایش جدا میکنند، نگران مهریهاش است. میگوید گور بابای بچهها.
به بچهها پیغام میدهد که بزنید ظرفهای زن بابا را بشکنید، حالا زن بابا با مشت کوبیده زیر چشمان بچهها.
بچهها بیسرو سامانند، باید نگران دعواهای حقوقی دادگاه باشند.
...
قدیم میگفتند دو زن ادعا کردند مادر یک بچه هستند. قاضی(که روایت شده علیبن ابوطالب بوده) گفته بچه مال هر دو! فقط باید بچه را از وسط نصف کند. در آن داستان مادر واقعی گفت که از فرزند میگذرد تا بچه زنده بماند، حتی زیر دست نامادری. در داستان ما، مادر فعلا ناخواسته مشوق شقه شقه شدن فرزند است.
---
این داستان تخیلی است و هر نوع شباهتی با هر چیزی یا فردی یا [...] بشدت تکذیب میشود. هر نوع تفسیر این نوشته شدیدا گناه محسوب میشود.
Labels: مادران قدیم