لطفا به دوستانم پیغام و پسغام ندهید که مرا نصیحت کنند. لطفا به ابطحی بگویید حرفهایش را اندکی بجود.
میفرماید: " مهندس موسوي براي نسل فعلي هندوانه سربستهاي است كه تعريفش را از پدران خود بارها شنيدهاند و تقريبا همه هم از آن دوران و مديريت آن دوراني مهندس موسوي تمجيد ميكنند. "
۱- هندوانه سر بسته بعد از ۲۰ سال میگندد.
۲- اگر در یخچال نگهداری کنید، بعد از چند روز به درد هیچ چیزی نمی خورد
۳- منظور از همه چیست؟ این همه چه کسانی هستند؟ افراد دایره بسته رانتی حکومتی که در دهه شصت مترادف با چپهای حاکم بود؟
برای من عجیب است که هر وقت جماعت به بنبست میخورند، میرحسین را میکشند بیرون تا حاکمیت به یکی دیگر راضی شود. بعدش هم کلی منت که از این بهتر نداریم.
میرحسین موسوی یک فسیل سیاسی است. میشود حتی او را "میرفسیل" یا "فسیلالسادات" سیاست ایران نامید.
یکی از رفقا میگفت مگر آیتالله خمینی که بعد از ۱۵ سال دوری به ایران بازگشت، چه گلی به سر ایران زد که موسوی بعد از بیست سال بتواند؟
میر حسین موسوی نماد دولتی است که گزینش را به جامعه ایران تحمیل کرد. آغاز تحمیل تبعیض. دوران ارزشی شدن پشم و ریش.
بله، میرحسین موسوی یک جوان که تازه سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی شده بود، یک شبه تبدیل نخست وزیر شد و سوگلی آیتالله خمینی.
چند وقت پیش با یک روزنامهنگار ایرانی ساکن غرب که روابط موسوی در دوران قدرتش را مطالعه کرده بود گپ میزدم. میگفت خیلیها نمیدانند تندخویی موسوی در همان دهه شصت تا چه حدی بوده که بارها مورد اعتراض رئیس جمهوری وقت هم قرار می گیرد.
می خواهم در این باره تحقیق کنم و از درستی یا نادرستی این ادعا سر در بیاورم. اما کسی که تایید کننده رفتار و کردار و گفتار آیتالله خمینی به هر قیمتی باشد، لابد برای اعدامهای دهه شصت هم توجیه لازم را دارد.
هیچکسی به درستی از درون جبهه اصلاحات نخواسته موسوی، آیتالله خمینی، دولت دهه ۶۰، دولت خاتمی، مجلسهای اول تا سوم را نقد کند. عباس عبدی هم به طور مثال وقتی با دوستان سابق خود اختلاف پیدا کرد صدایش بلندتر شد.
Labels: انتخابات