سال ۱۳۸۲ که آمدم کانادا، در دانشگاه تورنتو نمایشگاه داشتم. آقایی محترمی آمد جلو و خودش را معرفی کرد؛
ایرج عماد خراسانی. همکار هفتهنامه شهروند بود و سر صحبت که باز شد، از روزگار خوش مطبوعات قبل از انقلاب تعریف کرد.
هر از گاهی گپ میزدیم. زندگی سختی را میگذراند. تنها بود.
روزی گفت مبتلا به سرطان است. باورم نمیشد. با وجود مریضی، سعی میکرد همیشه لبخند بزند.
دست به هر کاری میزد که سختی به سرآید، نمیشد.
در دانشگاه تورنتو هم روزگاری دانشجویان ایرانی را با یوگا آشنا کرد...
چند شب پیش که با احمد سخاورز صحبت میکردم، گفت که ایرج عماد هم رفت.
هر وقت کسی در وبلاگی جفنگی میگفت و من بی خیال عبور میکردم، عماد خونش به جوش میآمد. میگفتم چرا چیزی نمیگویی؟ میگفتم نمیخواهم گوهرم را به سنگ بزنم!
ایرج عماد، م.آشنا امضا میکرد.
یادش بخیر
-----
عکس از وبلاگ پویان طباطبایی. از راست به چپ: نادر داودی، نیکآهنگ، پویان طباطبایی، ایرج عمادخراسانی
Labels: ایرج عماد