واقعا بیشعورتر از علی لاریجانی هم پیدا میشود؟
یک نفر، هر کسی میخواهد باشد، به اینجایش رسیده و خودش را سوزانده از درد، از غم، از نداری، از بیچارهگی.
آنوقت برای ما میگوید که طرف جانباز نبوده و ....
وای به روزگار ما! وای به احوالات ما!
علی لاریجانی از جنس نظام است. نظامی که پایهاش را بر تبعیض گذاشتهاند.
نظامی که کاندیدایش باید منتخب شورای نگهبان باشد، قانونش و سیستم قانونگذاریاش با یک حکم حکومتی فشل میشود...نظامی که زناکار روحانیاش حداکثر سر و کارش میافتد به دادگاه ویژه و بند ویژه، از شلاق و سنگسار و چوبه دار و الابقی هم خبری نیست.
---
یادش بخیر، توی بند ۲۰۹ یک قاضی شرع زندانی بود که هم ترتیب دو تا از محافظانش را داده بود، هم با همکاری آنها، خدمت تعدادی از بانوان شهرش رسیده...، بعد یک پسر خوش سیما که جعل سند کرده بود را گذاشتند توی سلولش، پسر بیچاره خوابش نمیبرد! راوی پرونده طرف هم وکیل بند بود که موقع تخته نرد بازی کردن بچهها، گرا میداد که کسی خیلی با حاج آقا راحت نشود!!! حساب کنید ۱۲ نفر چگونه میچبند در یک سلول دو و نیم در یک و هشتاد سانت که ببینند دو نفر دارند چطوری با هم تخته بازی میکنند. مهرههای تخته هم از دکمههای لباس زندانیان بود. تخته عملا از مقوای بسته سیگار بود. در نظر بگیرید صحنه شریف قمار، در بند ۲۰۹، که همه جا شنود کار گذاشته بودند و چند تا دوربین دائما همه را میپایید.
---
بگذریم، لاریجانی، یکی از باهوشترین مردان نظام است. نابغه ریاضی..بچه دانشگاه صنعتی...اما، شدیدا بیشعور است! روزی که از مسندش در شورای امنیت کنار گذاشته شد، همه اصلاحطلبان یادشان رفت که ای بابا، این علی آقا بود که خیلی از توطئهها را علیه دولت طراحی و اجرا کرده بود(حتی من هم شوکه بودم!!!).
---
رفیقی ایمیل زده بود که این که بد، اون که بد پس کی خوبه؟
از قدیم گفتهاند، نه این خوبه نه اوشون، لعنت به هردوتاشون!
Labels: لاریج