یادداشتهای نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانههای مشابه، حرام است
Tuesday, February 17, 2009
این مطلب را حتما بخوانید
اکبر گنجی
اشاره: این مقاله یک سال پیش نوشته شده است. ترجمهی انگلیسی آن در شمارهی نوامبر- دسامبر ۲۰۰۸ مجلهی FOREIGN AFFAIRS منتشر گردید. انتشار آن در زمانه، سی سال پس از انقلاب، شاید نشان دهد که چه ساختار سیاسیای برساخته شده است. مسالهی اصلی ما کدام است؟ و برای حل آن، چه نباید کرد؟
در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، بسیاری از نگاهها به انتخابات آینده معطوف شده است. در این ارتباط، پرسشهای بسیاری ذهنها را به خود مشغول کردهاست. نوستالژی گذشته آنچنان تأثیرگذار است که برخی را به طرح این مدعا کشانده که:
اگر در انتخابات گذشتهی ریاست جمهوری به جای احمدی نژاد یکی از اصلاحطلبان انتخاب شده بود، اینک کشور تا این حد گرفتار سیه روزی و در معرض سقوط به نیستی نبود.
دوران پیشا احمدی نژاد، همان چیزی بود که میخواستیم و در اثر بلاهت تحریم کنندگان انتخابات از دست رفت. در اینجا دو مدعا وجود دارد، یکی آنکه، اصلاحطلبان قدرت را از دست دادند، چون کسانی انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کردند (فروکاستن شکست اصلاحطلبان به تحریم انتخابات)، و دیگری آنکه، احمدی نژاد عامل تمام سیه روزیهاست (تحویل همهی قدرتها به قدرت احمدی نژاد).
بحث و گفت و گو درخصوص انتخابات آینده، بسیار مهم است، اما تا آن حد که من میفهمم، نیاز به بحثی مقدماتی درخصوص نقش و وزن احمدی نژاد در نظام سیاسی ایران دارد که در اتخاذ تصمیم درخصوص انتخابات بسیار تأثیرگذار است.
تصویری که به وسیلهی بسیاری از فعالین سیاسی ایرانی از ساختار سیاسی ایران ارائه میشود، تصویری ایدئولوژیک (شعور کاذب در معنای مارکسی کلمه) است.
مطابق این تصویر، اولاً: «شرایط فعلی بدترین وضعیت ایران در نیم قرن اخیر است»، ثانیاً: احمدی نژاد عامل و منشأ این وضعیت (تمام سیاهیها، فسادها، بدبختیها، تبعیضها، نارواییها، حبسها، دهان بستنها، نزاعها و کشاندن ایران به ورطه نیستی و نابودی و جنگ) است.
از دل این تصویر وارونه، یک راه حل روشن برای حل همهی مسائل زاده میشود:
یک ائتلاف وسیع نجات بخش از تمام جناحها (اصولگرایان و اصلاحطلبان و...) باید تشکیل شود تا با طرد احمدی نژاد، کشور را از مغاک نیستی نجات دهد.
این تصویر کاذب (غیرمنطبق با واقع)، تا حدودی باعث فریب رسانهها و سیاستمداران غربی هم شده است. این تحلیل نادرست است، برای اینکه «سلطان» در این تحلیل مطلقاً حضور ندارد.
Labels:
گنجی
نوشته شده در 1:40 PM توسط نیک آهنگ
|
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
Nikahang Kowsar
خانه
Email
روزگار سپری شده
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
March 2008
April 2008
May 2008
June 2008
July 2008
August 2008
September 2008
October 2008
November 2008
December 2008
January 2009
February 2009
March 2009
April 2009
May 2009
June 2009
July 2009
August 2009
September 2009
October 2009
November 2009
December 2009
January 2010
February 2010
March 2010
April 2010
May 2010
June 2010
July 2010
September 2010
October 2010
November 2010
December 2010
February 2011
March 2011
April 2011
May 2011
March 2012
December 2012
خواندنیها
آذر
آرش سبحانی
آرش سیگارچی
آزادنويس
آسیه امینی
ابراهيم نبوي
بلوچ
بهزاد افشاری
منو بیلی
پرستو دوکوهکی
پژمان اکبرزاده
پرشین کارتون
پویان
ترانه علیدوستی
پینکفلویدیش
حامد قدوسی
حسن سربخشیان
حنیف مزروعی
خُسن آقا
خط قرمز
رویاهای گمشده
زيتون
ژیلا بنییعقوب
سام خسروی
سر به هوا
سرزمين رويايی
سیبستان
شهرام شريف
عباس عبدی
عباس معروفی
علیرضا رضایی
علی گرجی
فانوس خیال
ف.م. سخن
فرید مدرسی
کلاغ سفید
کمانگیر
گوشزد
لگو ماهی
محمد مجابی
محمد طاهری
محمود فرجامی
مسعود بهنود
مسعود سفیری
ملا حسنی
ملکوت
مهار بیابان زایی
نازی کاویانی
نفیسه مطلق
هادي خرسندي
هادي ناصری
هومن شهبندی
يك پزشك
یونس شکرخواه