دیروز از یکی از خبرنگاران واشینگتن پست در مورد میزان اعتبار رسانه و یا خبرنگاری که به یک کاندیدا کمک میکند سوال کردم. نامی از یکی از برنامهسازان رادیویی برد که از دولت بوش رقمی معادل ۲۴۰ هزار دلار گرفته بود و صدایش هم در نیامده بود.
بعدها، بواسطه قانون آزادی اطلاعات، ملت فهمیده بودند که
این بابا از دولت برای دفاع از یکی از طرحهای بوش (
No Child Left Behind) پول گرفته است.
اشکال بزرگ این است که گرفتن پول و اجرای پروژه برای دولت در ایران مرسوم است. اما وقتی اسمت پای شناسنامه کار میآید، از کسی چیزی پنهان نکردهای.
اما وقتی خبرنگاری از کاندیدا، نزدیکانش یا ستادش برای تبلیغ پولی دریافت کند و این از مردم پنهان بماند، تکلیف چیست؟ و اگر خبرنگار همزمان با کار خبری، کار تبلیغی هم برای کاندیدا بکند و ننویسد که مطلبش عملا به سفارش کاندیدا و یا ستاد تهیه شده و رپرتاژ آگهی است، خواننده تا کی میتواند به رسانه اطمینان کند؟
---
دوستی شاکی بود از طرح این مسائل. پرسیدم آیا آن زمان که رسما به نفع کاندیداها در روزنامهها مینوشتیم، میدانستیم کارمان درست نیست؟ آیا وظیفه ما آگهی رسانی بود یا آگاهی رسانی؟
به عنوان مثال وقتی در همشهری کار میکردیم، آیا عطریان امکان انعکاس واقعیتها را برای ایجاد تعادل میداد؟ وقتی در صبح امروز، آفتاب امروز، بهار، دوران امروز، بنیان و ... کار میکردیم، آزاد بودیم دو روی سکه را طرح کنیم؟
آنقدر این وضع در ذهن ما نهادینه شده بود که جز آن را درست نمیدانستیم.
اگر روزنامه ویژهنامهای برای حمایت از یک کاندیدا داشت، آنکه همکاری نمیکرد را نامرد و دودوزه باز میخواندیم.
میگویم جهالت شاید از بار مسوولیت ما میکاست، اما از بدهکاریمان به خوانندهها چه؟ الان اگر بدانیم کار کردن در ستادهای عملی و مجازی برای روزنامهنگاران غیر حرفهای و غیر اخلاقی است، آیا هنوز برای رای جمع کردن تلاش میکنیم؟
سوال من این است که آیا تبلیغ برای یک کاندیدا یا یک جریان، موجب انحراف افکار عمومی از واقعیتها در باره آن کاندیدا یا جریان نیست؟
اگر روزنامهنگاری این را بداند، و باز هم این عمل را همزمان با کار برای رسانه انجام دهد، و فراتر از آن، رسانهاش را تبدیل به "آگهینامه" برای یک جریان کند، چه برداشتی میکنید؟
---
هیچ کدام ما علیه الرحمه نیستیم. همه ما در جای خود خطاهای حرفهای و اخلاقی مرتکب شده و میشویم. بحث فقط یادآوری است به دوستانی که بر انجام خطایی اصرار میکنند و برایش توجیه فلسفی-جامعه شناختی میآورند.
مجددا، بگویم که حمایت از کاندیدا، حق هر بنی بشری است. اما وقتی در آن واحد در رسانهای کار میکنی و بعد مبلغ او میشوی، ماجرا اندکی فرق میکند.
Labels: رسانه، انتخابات