این چند روزه به این اندیشیدهام که اصلاحطلب کیست، و اصلاحطلبی چیست؟
گمان من بر این است که آنچه تحت عنوان اصلاحطلبی میشناختیم، عملا بوسیله گروهی محدود در راس قوه مجریه سالهای ۷۶-۸۴ مصادره شده بود، اما محدوده اصلاحطلبی از کجا آغاز میشد و تا کجا تداوم داشت، معلوم و مشخص نشد.
هر کسی نگاه خاص خودش را به به اصلاحطلبی دارد.
گمان میکنم با پیر شدن مدعیان اصلاحات، تعریف آن امروز به محافظهکاری نزدیکتر شده باشد.
وقتی اصلاحطلبی را در یک فرد جستجو میکنید، بدون آنکه برنامهای از او داشته باشید و طلب کنید، یواش یواش کل ماجرا را فقط از دریچه ذهنی محدود خود میبینید. ذهنی که سالها پیش پویا بود و امروز پیر شده...
اگر اصلاحطلبی یک جریان است، باید تعریفی از آن داشته باشیم. تعریف شما چیست؟
پشت سر یک نفر ایستادن و شعارهای پوپولیستی سیاه و سفید دادن که اگر این نشود فاجعه است و دنیا از هم میپاشد؟
وقتی مطالب دوستان عاشق را میخوانم، حس میکنم نقش فلوت زنی را بازی میکنند که میخواهند بچههای مردم را پشت سر خود به صف کنند و به مسیری بروند، که گوی مسیر اصلاحات است، اما اشکال کار این است که خودشان حتی نقشه ندارند و GPS شان هم به درد عمهشان میخورد و بس!
ادامه دارد
Labels: اصلاحات