یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, May 01, 2009
پرسش‌هایی به امید پاسخ گرفتن
دیشب داشتم به سال‌های پیش از انقلاب فکر می‌کردم. مرور حرف‌های دکتر سروش در باره فقدان تئوری در شکل‌گیری انقلاب هم البته اندکی دردناک بود.

اما نکته‌ای که اذیتم می‌کرد این بود که می خواستم ببینم فرق نخست وزیر برآمده از مجلس و تایید شده توسط پادشاه، با رئیس جمهور بر آمده از رای مردم و تایید شده توسط رهبر نظام چیست؟

این سوال همیشه ذهنم را آزار می دهد که آیا نتیجه انقلاب، تغییر فرم بود یا محتوا یا هیچکدام یا هر دو؟ 

باز هم یکی آن بالاست که منتخب مردم نیست، و حاکم بر نتیجه مستقیم رای مردم، یا نتیجه غیر مستقیم رای آنان است.

در حکومت‌های مشروطه غربی، پادشاه حرمت خود را دارد و تنها نقشی «ارشادی» می گیرد، اما در کشور ما چطور؟

---

من به هر صورت کاریکاتوریستم و معمولا علاقه‌ای به نیمه روشن هیچ چیزی ندارم. بر همین اساس وقتی در باره چیز تبلیغ می‌کنند، ناخواسته آن سوی ماجرا را می‌خواهم ببینم.

می‌خواهم ببینم که آیا ادامه این روند که فردی را با اختیارات محدود برای ۴ سال یا ۸ سال به عنوان دستیار رهبری ( که در سال‌های اخیر هم قدرتش بیشتر شده) انتخاب می کنیم، کمک به دموکراتیزه کردن است یا موجه نشان دادن ساختار و تایید ضمنی آن؟

گمان نکنم کسی شک داشته باشد که ساختار فعلی نیازمند تغییر است. حتی بعضی بچه‌های دست راستی وبلاگستان در چت‌های خصوصی از وضعیت فعلی می‌نالند. فکر نکنید همه آن طرفی‌ها ذوب شده‌اند و اختیاری از خود ندارند.

این سوال برایم وجود داشته و دارد که انتخاب دستیاری برای رهبر به مدت چهار سال، در وضعیتی که طرف عملا امکان اعمال خواست مردم را نخواهد داشت و در عین حال با نگاهی به اغلب گزینه‌ها، پیشاپیش هر حکمی از بالا را می‌پذیرند، چه تاثیری می‌تواند بر آینده کشور بگدارد؟

---

ترجیح می‌دهم به جای نظر دادن، بپرسم. به هر هال از دل سوال‌ها شاید نتایجی هم گرفتم!

Labels: