راستش هر کدام از کاندیداها که برنده شوند، برای من فرقی نخواهد داشت. به چند دلیل!
۱- موسوی: باور نمیکنم موسوی بدون هماهنگی با رهبری وارد معرکه شده باشد. اینکه خیلیها خیال میکنند او نماد مقاومت در برابر تمامیتخواهان خواهد بود، از نظر من چرت است. اگر آن سالها رهبری مخالف آمدن موسوی نبود، تهدید موسوی به انتشار عکسهای دوران شاه همسرش اصلا مطرح نمیشد. چطور شد که بادامچیان و اعضای بیت یکهو فراموشکار شدند؟
موسوی پیرو دیدگاهی است که از آن خوشم نمیآید! "حفظ نظام به هر قیمتی". همان نگاهی که قلع و قمع کردن مخالفین و منتقدان را در دهه شصت گسترش داد.
همراهان موسوی برای جا انداختن کاندیدای خود، به راحتی دروغ میگویند و وقایع دوران او را ماستمالی میکنند. همه ناگهان مصلحتنگر شدهاند و واقعیت به درد لای جرز میخورد.
خاتمی وقتی میگوید در دوران موسوی دانشجوی ستارهدار نداشتیم، راست میگوید. چنان همه را تحت فشار گذاشته بودند که کسی جیکش در نمیآمد. انجمنهای اسلامی قدرت مطلقه بودند. چیزی به نام ثبت نام مشروط شنیدهاید؟ طرف سال ۶۰ روزنامه مجاهد از بالای سرش رد شده، بعد از سه بار رد شدن در گزینش، سال ۶۶ باز هم کنکور داد و قبول شد، اما این بار لطف کردند و به صورت مشروط قبولش کردند. یعنی ۳ سال آزگار معطل ماند. خاتمی انگار یادش نیست فضای دانشگاهها در سالهای ۶۰ چگونه بود؟ پرونده سازیهای آن دوران را جماعت یادشان رفته. کمیتههای انظباطی آن دورآن را کسی خاطرش نیست؟
خاتمی آنقدر از نظر من از صداقت گذشتهاش فاصله گرفته که نمیتوانم باور کنم. وقتی دست دادن با خانم ایتالیایی را کتمان کرد، طرفدارانش بدون آنکه نسخه خوب فیلم را دیده باشند، یکهو گفتند فیلم ساختگی بوده. شانس آوردم فیلمبردار را از طریقی یافتم و با او مرتبط شدم.
الان که افتاده به کتمان فیلم جوک ترکی، اصلا توی کتم نمیرود.
بدون تعارف بگویم که خوشحال می شوم موسوی رای بیاورد، چون چهار سال سوژه دارم. تا اینجای کار دروغ و پنهانکاری شاخصه کمپین موسوی بوده است.
۲- کروبی:
من میمیرم وقتی کروبی حرف میزند. جان میدهد برای ادا در آوردن! نکته جالبش این است که کسانی را دور و بر خودش جمع کرده که قبلا کاریکاتورهایشان را کشیدهام، در نتیجه کارم راحت است!
کروبی که البته شانس زیادی هم ندارد، از همه رکتر صحبت میکند، ولی یک جاهایی ترمز میکند که خودش سوژهساز است.
کروبی به اندازه موسوی نکات پنهانی ندارد و اطلاعاتیها زیادی دور او نیستند. یک جوری طفلکی است. اما اگر رئیس جمهوری شد، من صبحها و شبها تفریح میکنم، چون کرسی شعر کم نمیگوید، البته نه از نظر محتوایی، که از نظر فرمی!
۳- احمدینژاد: خوراک! گمانم بر این است که رهبری عملا روی دو گزینه حساب باز کرده. یکی موسوی و یکی هم احمدینژاد. اما به هر صورت محمود ۴ سال باعث خنده شده که خداوند حتما اجرش را خواهد داد!
۴- محسن رضایی: هر ۹ روز یک جوک!
----
خلاصه، اگر متن بالا را خوانده باشید، متوجه خواهید شد چقدر مایلم موسوی برنده شود!
Labels: انتخابات