نافرمانی مدنی، به جای خشونت زدنی، گرچه صبر ایوب میطلبد، اما در انداختن قدرت از مشروعیت میتواند موثر باشد.
قدرت اگر از موقعیتش نترسد متوسل به خشونت نمیشود، پس خشونت زیاد نشانه ترس نهادهای اصلی است و بس.
اینکه آیتالله خامنهای به موسوی چه گفته و چه سخنانی رد و بدل شده در جای خود مهم است، اما نشان میدهد که رهبر میخواهد با حفظ مشروعیت، برنده این رقابت هم باشد.
اما شکست اخلاقی مدعیان دین و دینداری شاید مهمترین نتیجه این انتخابات باشد.
وقتی در اولین سالهای تحصیل با "محمد امین" آشنا میشویم، میدانیم که دروغ کار بدی است و باید امانتدار بود.
شاید در حوزه علمیه یا کلاسهای سپاه به جماعت یاد میدهند که این چیزها کشک است و برای سرگرمی آدمهای ساده لوح، اما ...
اما جماعت یادشان میرود که هر محرم از قول حسینبن علی میگویند:"اگر دین ندارید، آزادمرد باشید".
ساختار مزخرف نظام دینی ایران البته نشان داد که "آزادمرد" بودن خارج از عرف و عادت است. فقط وقتی از قدرت دور میشوی میتوانی اندکی تمرینش کنی.
---
به نظرم اگر فضا به سمتی برود که کل ساختار دچار بحران مشروعیت بشود، تمام این تلاشهای چند روزه نتیجه بخش خواهد شد.
نظامی که میخواست با رای مردم خود را صاحب مشروعیت نشان دهد، با عدم امانتداری، مشروعیتش را بر باد خواهد داد.
---
اگر آیتالله خامنه ای نتواند از حقوق شهروندان و عدالت دفاع کند، عدالت خودش زیر سوال رفته. اصلا کاری به هزار و یک خطای سیاسی دیگرش ندارم! همین یکی را بچسبید کافی است!
اگر مدعیان عدالت علوی، از رای مردم برای بیعت با احمدینژاد استفاده کرده باشند، کارشان چیز بهتر از بیعت گرفتن معاویه برای یزید نخواهد بود.
رفتار ماموران نظام با مردم هم که شباهت زیادی به برخورد ماموران حکومت شام دارد.
باید منتظر "شام آخر" طرفداران حکومت شام باشیم!
Labels: انتخابات