هیچوقت فکر نمیکردم چنین ۱۰ روز پرکاری را تجربه کنم. در طول ۱۰ روز گذشته کم خوابیدهام، صدها کیلومتر اضافه رفتهام، از این استودیو به آن استودیو، اخبار را عملا خوردهام و طرحهای زیادی کشیدهام و ...
طبیعتا نگران همکاران روزنامهنگارم در تهران هستم. در نبود روزنامهنگاران خارجی، بچههای ایرانی میتوانستند منابع خوبی برای رسانههای خارجی باشند که دروغ یا راست وقایع را تایید یا تکذیب کنند، اما گویی حاکمیت همین یک کار را هم تحمل نمیکند.
ساختاری که گویی بنایش بر دروغ است، از راستی میهراسد.
دیروز رفته بودم به اجتماع ایرانیان مقابل پارلمان استان انتاریو سر بزنم و ببینم فضا چگونه است.
برایم جالب بود که سلطنت طلبان و بعضیهای دیگر چگونه میخواهند فضا را به نفع خودشان مصادره به مطلوب کنند. خوشبختانه با هوشمندی بعضی از سخنرانان، شعارها یکی شد، اما تک و توکی از جماعت نشان دادند که چقدر ایجاد اتحاد میان ایرانیان سخت است. کاش این جماعت تفرقه افکن، اتحاد این روزهای مردم ایران را میدیدند...
Labels: پراکنده