یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, June 29, 2009
خطاهای غیرحرفه‌ای حرفه‌ای‌ها
یکی از مشکلات بزرگ روزنامه‌نگاران ایرانی از جمله خودم، بزرگ‌ کردن شایعاتی بی‌پایه است.

دیشب این خبر مطرح شد که میرحسین موسوی بازداشت شده. صبح امروز اکبرگنجی مطلبی نوشت و منتشر کرد که به نظرم نکات قابل توجهی داشت:

این همه عجله برای چیست؟ بازداشت مهندس موسوی! اکبر گنجی

شب گذشته دو روزنامه نگار در صفحه فیس بوک خود خبر بازداشت مهندس موسوی را انتشار دادند.به دنبال آن، این شایعه به سرعت به بالاترین راه یافت. من نمی دانم و نمی فهمم چرا دوستان خوب روزنامه نگار تا این اندازه در انتشار شایعاتی که به سرعت تکذیب می شوند،حریص هستند؟ این همه عجله برای چیست؟

بیائیم این فرض را در نظر بگیریم که هدف خوبی در پس این ماجراست. یعنی فرد به شدت نگران است و می خواهد با انتشار سریع خبر، مردم را وادار به کاری کند. اما متأسفانه نتیجه ی این فرایند معکوس است.

اولاً: اعلام خبر و تکذیب مکرر آن ،مسأله را به امری عادی تبدیل خواهد کرد.

ثانیاً: این اقدام می تواند به سود رژیم سلطانی تمام شود. یعنی اگر آنها قصد داشته باشند که مهندس موسوی را بازداشت کنند،به پیامدهای این اقدام هم فکر می کنند. یکی از راه های به دست آوردن ارزیابی واقع بینانه از واکنش مردم،انتشار این خبر و دیدن عکس العمل آنها است.

ثالثاً: روزنامه نگاری که چند بار اخبار کاذب را به نام خبر انتشار دهد،اعتبار خود را از دست خواهد داد.

رابعاً: دوران مدرن از طریق فرایند تقسیم کار اجتماعی، همه ی کارها را به امری تخصصی تبدیل کرده است. روزنامه نگاران هم باید قادر باشند خبر صادق را از خبر کاذب تمیز دهند. سابقه ی سرکوب ها و بی رحمی های رژیم سلطانی، همه را به این نتیجه رسانده است که آنها حاضر به انجام هر کار کثیفی هستند. اما از این مقدمه نمی توان نتیجه گرفت که آنها در هر شرایطی قادر به انجام هر کاری هستند.


فکر می‌کنم بدترین کار در شرایط فعلی، گسترش اخبار بی‌پایه و بررسی نشده است. اینکه بگوییم حالا منتشرش می‌کنیم و بعد بقیه مجبور می شوند تکذیبش کنند، یک بار یا دوبار نتیجه می‌دهد، بعدش نتیجه کار از دست رفتن اعتبار خواهد بود. ممکن است خیال کنید این خطا نهایتا به ضرر یک نفر تمام خواهد شد، اما چنین نیست. کل سامانه اطلاع‌رسانی آنلاین و شبکه‌های اجتماعی آسیب خواهد دید.

Labels: