وقتی رهبر کشور به شورای نگهبان که عامل تخلف است دستور میدهد به شکایت موسوی رسیدگی کند، باید شدیدا به شوخ طبعی مقام معظم افتخار کرد.
در چنین روزگاری که همه ناراحتند، این سخن معظمله شدیدا مایه خرسندی و شادمانی رعایا خواهد بود.
---
این دیگر خیلی جوک است! البته مگر میرحسین جاره ای هم دارد؟ ساختار مسخره کشوری که باید تابع ولایت فقیه باشی و هر چه او بگوید را بپذیری، جای زیادی برای مانور نمیگذارد، اما مساله جالبتر این است ببینیم نقش آدمهایی مثل خاتمی این وسط چیست؟
خاتمی اهل تمکین بوده و هست.
۴ سال پیش زیر بار تقلبها رفت.
۵ سال پیش قرار بود انتخابات مجلس را اگر شورای نگهبان از رفتارش دست نکشد برگزار نکند که کرد.
۶ سال پیش زیر بار تحمیل محمود احمدینژاد رفت.
۹ سال پیش زیر بار حذف حق یک نماینده مجلس رفت و گذاشت مطبوعات منتقد حاکمیت محو شوند.
۱۰ سال پیش در ماجرای کوی دانشگاه کوتاه آمد و نتیجهاش شد افزایش قدرت سرکوبگران.
۱۱ سال پیش معترض قتلهای زنجیرهای شد و بعدش همه چیز از یادها رفت.
...
اگر خاتمی این بار وارد شود و باز به جای آوردن فشار به حاکمیت، از موسوی بخواهد تسلیم شود، شکست این جریان حتمی است. خاتمی تا الان ترمز جریان اصلاحطلبی بوده. ماندن در این سطح همانا محافظهکاری و راحت طلبی است.
اگر خاتمی از عادت مالوف دست بکشد، میتوان به وجودش امیدوار بود، وگرنه مایه نا امیدی است.
خبرهای خوبی از لابیهایش در تهران نشنیدهام...
Labels: انتخابات