یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, August 07, 2009
بازی ادامه دارد
یکی سوال کرده بود که چرا چنین بحثی را راه انداخته‌ام. دلیلش بحثی بود که در برنامه 'شباهنگ' صدای آمریکا راه انداختم، و ترجیح دادم با مطرح کردنش اینجا، با دیدگاه‌های مختلف آشنا شوم.

بر خلاف تصور اکثر دوستان، معتقدم که باید کاریکاتور همه موجودات زمینی کشیده شود. این را دوستان یا متوجه نشده‌‌اند، یا صغری-کبرای من گیج‌شان کرده.

اما بحث سر این است که آیا زمانش فرا رسیده است یا نه؟ بعضی معتقدند که فرا رسیده، بعضی می‌گویند که تندروی است. دوستی دیگر حتی قائل به این بود که روند کنار زدن تابوها به آرامی به نفع جنبش سبز است و نباید پرده‌ها را به ناگهان کنار زد.

امروز با یکی از دوستان اهل حلقه کیان حرف می‌زدم که معتقد بود باید کاریکاتور مراجع را کشید و از این بحث هم استقبال کرد. من این را البته بیشتر پسندیدم. گویی وقتی آدم‌های واقعی حرف می‌زنند، منطقی‌ترند و حرف‌شان قابل قبول‌تر!

من هدف خودم را از گشوده شدن این بحث دارم. همیشه هم هر وقت بحثی را آغاز کرده‌ام، موجبات سو تفاهم فراهم شده! ترک عادت هم موجب مرض است! اما باز شدن یک بحث خفته بهتر از دفن آن است.

---

من دغدغه‌های خودم را دارم. اینقدر مخالف جریان آب شنا کرده‌ام که نخواهم خود را Politically Correct بدانم.

به جرات می‌توانم بگویم که ۹۹ در صد کارتونیست‌های ایرانی حتی به لبه این بحث نزدیک نخواهند شد. به هزار و یک دلیل. حتی دوستانی که خارج از کشورند.

اما چه درست و چه غلط، بر آمده از مجله گل آقا هستم، و یاد گرفته‌ام بعضی از حساسیت‌ها را جدی بگیرم. گل آقا نقاط ضعف خود را داشت، اما احترام به عقاید مختلف را جدی می‌گرفت. این برای بعضی از دوستان چندان قابل درک نیست که خیلی سریع به وادی تنفر و انتقام می‌افتند.

خود من هر از گاهی فراموش می‌کنم که کار من انتقام نیست و نباید عصبانیت را تبدیل به انگیزه‌‌ای کنم تا ترتیب کسی را بدهم. من این کار را بارها مرتکب شده‌ام و معترفم که نادرست بوده.

پنج سال پیش عصبانیتم از مهاجرانی را در کاری خلاصه کردم. اگر امروز می‌خواستم از مهاجرانی بابت کارش انتقاد کنم، مطمئنا کاری خشمگینانه نمی‌کشیدم.

چند روز پیش از او عذرخواهی کردم که با بزرگواری و مهربانی پاسخم را داد.

---

من با این ایده مخالفم که چون دوستان می‌ترسند حرفشان را عیان بزنند، نباید انتقادشان را شنید یا جدی گرفت. از کسی که مرا ترسو خواند و خود می‌ترسد هویتش را عیان کند تا حضرت ملا و حضرت حسن آقا، همه کاملا می‌توانند مرا نقد کنند و بعضا هر چه درنظرشان آمد هم درج نمایند.

می‌گویندحرف حق مهم است، نه اینکه بگردی و ببینی چه کسی آن حرف را زده.

البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بسیاری از دوستان شجاع که می‌خواهند راحت به ایران رفت و آمد کنند، و یا دغدغه‌های دیگری هم دارند، طبیعتا اسم، هویت و شناسه‌های خود را پنهان کرده و خواهند کرد.

البته همانطور که گفتم، ترجیح می‌دهم نظر آدم‌های واقعی وبا شناسنامه را بدانم، گرچه نقدهای دوستان شجاع قایم شده هم ارزش خود را دارد.

---

به هر حال باب بحث گشوده است و مطمئنا برخوردهای غیرسلبی با ارزشتر هستند و تاثیرگذارتر.

Labels: