یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, October 29, 2009
مخاطب مهاجرانی کیست؟
مطلب اخیر عطا‌الله مهاجرانی را می‌توانید هم در سایت خودش بخوانید و هم در سایت راه سبز (جرس).

بعد از خواندن این نوشته، چه احساسی به شما دست می‌دهد؟

آنچه من حس می‌کنم، دور بودن خواست و یا منافع بخش اعظم مردم از سیاسیون است. گاهی خیال می‌کنم، سیاسیون ما قدرت تشخیص رنگ‌ها را ندارند.

می‌شود پذیرفت که بسیاری از کسانی که سبز می‌اندیشند، نمی‌توانند سکون بسیاری از شخصیت‌ها را بپذیرند، اما گمان نکنم آنقدر‌ها هم "قرمز" باشند.

بشدت معتقدم که جنبش زمانی به نتیجه می‌رسد که راهبران را به دنبال خود بکشاند و گاه برای نظام غیر قابل پیشبینی باشد.

اگر سبزها، خشونت‌گرا نباشند، تغییر بخواهند، و اسیر منفعت طلبی بعضی‌ها نشوند، چرا باید به خاطر عدم اعتقاد به "جمهوری اسلامی" رد صلاحیتشان کرد؟

شعار دادن یک طرف، رفتن زیر بار یک ساختار غلط یک طرف.

نهضت سبز صرفا برای اعتراض به نتیجه انتخابات شکل نگرفته، گرچه بهانه‌اش همین بوده.

دوستی می‌گفت مهاجرانی چون در واشینگتن اینستیتوت حاضر شده و سخنرانی کرده، پس این حرف‌ها را برای ایجاد توازن زده. فکر نمی‌کنم.

هر چه هست، نمی‌توان از مهاجرانی و دوستان جرس انتظار تغییری فکری داشت، لا اقل در حدی که نسل جوان انتظار دارد. هنوز برای این گروه، آیت‌الله خمینی "امام" است. کسی نمی‌آید به راحتی از پاکسازی مذهبی و تبعیض و ظلم آن سال‌ها حرفی بزند. شاید برای حفظ وحدت سکوت لازم باشد، اما گمانم به جای اینکه اکثریت بخواهد با این اقلیت همراه شود، این اقلیت است که باید با اکثریت همگام شود.

الان خامنه‌ای اعتراض به انتخابات را جرم خوانده. دیگر این محافظه‌کاری‌ها نتیجه نمی‌دهد. دوستان ببینند ریشه مشترک‌شان کجاست. آیا می‌خواهند هم‌ریشه بمانند یا جایی جدا شوند؟

الان دیگر بحث جمهوری ایرانی و جمهوری اسلامی نیست. طرف فردا خواهد گفت که هر کسی اعتقاد به نتیجه انتخابات نداشته باشد و با محمود هاله بیعت نکند، مفسد فی‌الارض است. یک گروه سه نفره می‌فرستند سراغ مردم، عین تابستان ۶۷...هر کسی اهل توبه نباشد و زیر بار نرود، لابد با نظام نیست و ....


Labels: