دوستی میپرسید دوست داری چه حکومتی بر ایران حاکم شود؟ این سوال را بعد از خواندن بیانیه ۵ نفر از روشنفکران دینی از من پرسید.
راستش، بعد از خواندن گفتگوی لوموند با محسن کدیور، به این حس رسیدم که یا من نیازهای جامعه ایران را نمیفهمم، یا روشنفکران دینی خیال میکنند بیش از ۵۰٪ مردم ایران حکومتی مذهبی اما بدون ولایت فقیه میخواهند. وقتی از کدیور پرسیده میشود که چه راه حلی دارد، اینگونه میگوید:
پیشنهاد من برگزاری یک همه پرسی است که سه راه را در مقابل مردم قرار دهد: 1ــ جمهوری اسلامی بدون رهبر در رأس آن؟ 2 ــ جمهوری بدون پسوند اسلامی؟3ــ جمهوری اسلامی با رهبر در رأس آن؟ فکر می کنم که فرماندهان سپاه انقلاب و تعدادی از بنیاد گرایان راه سوم را انتخاب کنند، بسیاری از جوانان به راه دوم رأی دهند و پنجاه درصد مردم راه اول را ترجیح دهند. تصور من اینست که مردم خواستار سرنگونی نظام نیستند امّا دیکتاتوری به نام مذهب را هم نمی خواهند.
امیدوارم اشتباه کرده باشم، اما آیا خداییاش اکثریت یا نیمی از ایرانیان حکومتی مذهبی میخواهند؟ بعضی از جماعت روشنفکر خیال میکنند جمهوری اسلامی مشکل همه ما را حل میکند، فقط بدون ولایت فقیهاش را باید تجربه کنیم.
راستش من نمیتوانم به روشنفکران دینی اعتماد کنم که راه و چاه را به آدم نشان دهند. مملکت ما ۳۰ سال آزمایشگاهشان بوده...بس نیست؟
اگر مملکت ما باز بخواهد «اسلامی» باشد، لابد به کارشناسان و مفسران «اسلامی» احتیاج خواهیم داشت. لابد اسلامشناسان «صالح» باید راه و چاه را نشانمان دهند. و لابد چون اسلامشناسان این ۳۰ سال، صلاحیت لازم را نداشتهاند، باید منتظر درفشانی این جماعت دور مانده از قدر باشیم.
من چه مملکتی میخواهم؟
آزادی عقیده، آزادی اندیشه، شفافیت اقتصادی، شفافیت سیاسی...یک جمهوری بدون پیشوند و پسوند. یک جمهوری بدون نیاز به حکما و روشنفکران! یک حکومت بدون رهبر غیر پاسخگو. یک حکومت که همه آدمهای غیر پاسخگوی ۳۱۰ سال گذشته را به حرف وا دارد...
یک حکومت که از این ۵ تن بپرسد علت سکوت ۳۱ ساله در برابر آنچه بر ملت رفته چه بوده؟ سوال که البته دردناک نیست...هست؟
ادامه دارد
Labels: حکومت