تعدادی از کسانی که در خودنویس مینویسند، روزنامهنگارانی هستند که روزنامهای ندارند. به عبارتی، متاعی نیست که فروخته شود و از قبل آن، هزینه زندگی نویسنده تامین شود. این اتفاق بدی است. اما بدتر، بیتوجهی بسیاری از ما به این مقوله که میتوان با همین امکانات محدود، به کمک همکارانی رفت که الان سقفی بالای سرشان نیست. حتما نمیدانید که تعدادی از روزنامهنگاران پناهنده که بعد از انتخابات ترجیح دادند روحشان و جسمشان را در اختیار نیروهای امنیتی قرار ندهند، اینک در نقاط مختلف پناه گرفتهاند تا بلکه روزی روزگاری کاری برایشان پیدا شود و بی منت به کار حرفهای خویش بپردازند. احتمالا میدانید که بیش از ۳۰۰ نفر روزنامهنگار ایرانی در خارج از کشور، حقوق بگیر رسانههایی همچون بیبیسی، رادیو فردا، دویچه وله، رادیو زمانه، صدای آمریکا و...هستند. و احتمالا نمیدانید که میزان مالیاتی که هر ساله این خبرنگاران میپردازند چقدر است و با بخشیدن قسمتی از درآمد خویش میتوانند هم از میزان مالیاتشان بکاهند، هم همکارانشان را از موقعیت سختی که میگذرانند نجات دهند....
ادامهLabels: همکاران، روزنامه نگاران