باور ندارید؟ من امروز به این نتیجه رسیدم که برادر حسین، نیازهای ویژهای دارد و شدیدا باید ماتحت تاثیر قرار بگیرد. هی ولش میکنی، میگوید لطفا بفرمایید...
آقا! ما نمیخواهیم ترتیب شما را بدهیم عزیزجان، همان برادرحسن با همان هیکلش برایتان کفایت میکند.
جان من، همسرشرعیات دکتر است، میتواند دوا درمانت کند. تو هم انگار مشکل حاج آقا تمساح را داری...نه؟ همان مشکلی را که وقتی از لندن در بهمن ۷۸ باز میگشت؟ میدانم از کاریکاتور ساندیس حالت گرفته شده، ولی گویا بدترش را میخواهی...
نه، من اهل انتقام نیستم...یعنی بودم، اما حالا نیستم.
در ضمن برادرجان، آن نقطه زیر دم «اسب تروا» را من نمیخواهم، بوی جنابعالی را میده شدیدا!
نکته اطلاعاتی: وقتی میفرمایید: «
گفتني است اين همكار رسانه هاي ضد انقلاب قبل از پناهندگي به آمريكا سرسپردگي خود را از طريق يك سفارتخانه اروپايي به مقامات اطلاعاتي آمريكا اثبات كرده بود» معلوم است پیام فضلینژاد و شرکا خبرها را بد تنظیم کردهاند برایتان، بدهید حقوقشان را قطع کنند. بنده اگر به آمریکا پناهنده شده بودم که کانادا زندگی نمیکردم برادرجان. گمانم خرهای تروا جانشین سربازان گمنام شدهاند. سفارتاروپایی؟ مگر آدمی که بخواهد سرسپردگیاش را نشان دهد میرود سفارتخانه اروپایی گردن خم میکند؟
نتیجه اخلاقی اینکه هم حسین شریعتنداری مشکل اخلاقی دارد، هم نمونهخوان و ویراستار روزنامه کیهان!
من پیشنهاد میکنم شما برای رفع مشکلات روحی و روانی خود، به قول خارجیها از کمد خارج شوید، برای جنابعالی و حسن آقا در همین کانادا مراسم عروسی میگیریم...بادا بادا مبارک باد-بادی...به همه ...به ما....
زیاده عرضی نیست.