من از پاسخ به سوال، هر چند سخت لذت میبرم. حتی اگر به قول طرف جواب انحرافی هم بدهم، برایم لذتبخش است. اما وقتی میبینم که هدف پرسشگر رسیدن به جواب نیست، و کارش و تلاشش انحراف افکار است، میدانم که دشمنیاش با پاسخ من کم یا زیاد نمیشود، و گاه ممکن است بیشتر هم ناراحت شود، چون تمام تلاش او برای حمله از زوایای مختلف پذیرش برتری نگاه دیکتاتور مآبانه اوست که میخواهد امر کند که چه بگویم و چه نگویم.
اما دوستی ایمیل زد از اهالی بالاترین که چرا جواب نمیدهم؟ به همین دلیل که پرسشگر، جواب نمیخواهد.
در سالهای پایانی حضور حسین درخشان در فضای وب، حملههای بسیاری به من کرد، اما ترجیح دادم جواب ندهم، چون میدانستم جواب نمیخواهد. وقتی کسی هم قاعدهای نپذیرد، نباید با او کشتی گرفت. چون او از کثیف بودن لذت میبرد. من حالش را ندارم آب زیادی برای تمیز شدن هدر بدهم! در مناظرهها یا برنامههای تلویزیونی هم چنین خواهم کرد، که اگر طرف هدفش دعوا باشد و جواب نخواهد، کار خودم را بکنم و بگذارم هر بیراهی که میخواهد بگوید.
اما برای ثبت در زمانی که که این جماعت برای حمله خواب و روزگار ندارند، و امیدوارم مشکلشان هم حل شود، باید بگویم که نگاه من به اهانت چیست؟
- برای من، اهانت بر اساس ظرفیتهای قومی یا دینی تعریف شده است. یعنی اگر گروهی، هویت دینیشان با یک کار مخدوش میشود، کارتونی نمیکشم که چنین کند. و یا اگر گروهی قومی با یک کارتون (مثل سوسک مانا) دچار حساسیتی فراتر از حد شود، کارتونی اینچنین نمیکشم.
اما برای من، نامقدسترین افرادم سیاستمداران و طرفداران متعصبشان هستند.
ممکن است سوال کنید که چرا تا سال پیش مراجع را نمیکشیدم، خامنهای را نمیکشیدم و ...
دلایل متعددی دارد. زمانی، تا دو سال پیش، بنا به حرف مرحوم گلآقا که میگفت هنوز برای کشیدن مراجع زود است، جرات چنین کاری نداشتم. احساس میکردم که ممکن است به مقلدین اهانت شود. احساس میکردم این کار میتواند به هویت مذهبی مقلدین آسیب وارد کند.
سال پیش نیز بعد از ماجرای انتخابات، دو به شک بودم، اما احساس کردم که این دیدگاه جواب نمیدهد. کارتون مرجع نمیتوانست معادل کارتون پیامبر باشد ولی مطمئن نبودم که آیا مقلدین با این مساله مشکلی خواهند داشت یا نه؟ از مراجع مختلف پرسیدم که فقط مرحوم آیت الله منتظری جواب داد.
البته جماعت دوست دارند بگویند استفتا بوده، اما حداقلش این است که نمیدانند که فردی که مقلد نیست تقاضای فتوا نمیکند.
امیدوار بودم پاسخ مرحوم منتظری مدیران روزآنلاین را مجاب کند که کاریکاتور رهبر را منتشر کنیم، چون به هر شکل رهبری هم از نظر گروهی مرجع بود، اما چنین اتفاقی نیافتاد، اما با اینکه سالها با این موضوع مخالف بودم که کاریکاتور مراجع کشتده شود، شروع کردم به کشیدن و تدریجا راه افتادم.
به دلیل ممنوعیت و محدودیت روزآنلاین، از فضای خودنویس استفاده کردم.
----
اما آیا کشیدن کاریکاتور پیامبر اسلام را اهانت میدانم؟ امروز، نه، اما این بدان معنا نیست که چنین کاری بکنم. توضیح اضافه اینکه اگر کاریکاتور با هدف اهانت کشیده نشود، اهانت محسوب نمیشود. اما اگر کسی کارتون یا کاریکاتوری را با هدف اهانت به پیامبر اسلام بکشد، طبیعتا از سوی من قابل دفاع نیست، هر چند ممکن است مدافعانی داشته باشد.
اما آیا کارتونیست باید آزاد باشد که کارتون پیامبر را بکشد؟ معتقدم که باید آزاد باشد! ولی نکته دیگر که برای دشمنان عزیز قابل درک نیست، این است که انتشار کارتون پیامبر در روزنامه یا رسانه خبری، با انتشار کارتون در هر جای دیگری متفاوت است. رسانهها تابع قوانین رسانهای هستند و بر این اساس، آزادی مطلق نیست. گرچه محدودیتها از کشوری به کشور دیگر و گاه از استانی به استان دیگر فرق میکنند.
مرز اهانت و حمله بسیار باریک است و به ظرفیت افراد بر میگردد. به عنوان مثال، کارتونهای من در باره سران جنبش سبز را کسانی که هنوز نمیتوانند مسخره کردن رهبرانشان را تحمل کنند، اهانت آمیز دیده میشود و میخواهند انتقام بگیرند. از نظر من چنین کارهایی اهانت نیستند.
آیا رهبران سیاسی با هر تعداد طرفدار مقدس هستند؟ به هیچ وجه! موسوی مقدس است؟ کروبی یا خاتمی چطور؟ خامنهای یا احمدینژاد چطور؟ نه! نه!
مراجع تقلید مقدسند؟ نیستند! اما من کارتونی از کسی نمیکشم برای اینکه کشیده باشم...یا به قول معروف انگشتی رسانده باشم، اما هدف من از کشیدن کارتونهایم، بعضی از وقتها، ایجاد حساسیت در کسانی است که تعصب مانع دیدن مسائل دیگر این سیاسیون میشود.
اما آیا اعتقاد دارم که برای تحریک عواطف اقوام یا دینداران باید کاریکاتور مسخرهای از پیامبران یا نمادهای قومی کشید؟ نه!
نتیجه اینکه امروز بر خلاف سالها قبل، کاریکاتور روحانیون را با دلی راحت میکشم، ولی معتقدم که ظرفیت مخاطبان طرفدار سیاسیون را بالاتر ببریم بهتر است.
Labels: ، اهانت کارتون