یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, February 28, 2011
آقای شریعتمداری! دچار خارش شده‌اید؟
برادر حسین مثل نقل و نبات برای دفاع از اسلام و ارزش‌های ولایت فقیه دروغ می‌گوید. این چیز جدیدی نیست.

بردار حسین اما یک مشکل دارد، آن هم اینکه هر از گاهی باید به طریقه عرفانی ترتیبش را بدهی! به عبارتی، برادر حسین از نظر معنوی مشکل دارد. یاد جیم کری می‌افتم که در یکی از فیلم‌ها، نیاز به یک اسباب‌بازی بزرگ .... داشت تا مشکلاتش را حل کند.

اما این همه که دروغ می‌گوید کافی نیست، مطلب امروزش دارد مرا از خنده روده‌بر می‌کند، و آنقدر وضع روده‌ام خراب شد که یاد مهاجرانی افتادم!

این مطلب را بخوانید:

بها ندادن صداي آمريكا به جريان مرده فتنه سبز باعث شد محسن مخملباف، سردبير ارشد VOA را عامل و نفوذي جمهوري اسلامي بخواند.
مخملباف اين اتهام را در گفت وگو با تلويزيون مبتذل «كانال يك لوس آنجلس» عنوان كرد. بها ندادن رسانه هايي نظير صداي آمريكا به عناصر فراري خارج نشين بيشتر بدان خاطر است كه معمولا اين جريان هاي اپوزيسيون براي فعال و به دردبخور نشان دادن خود اقدام به اغراق و خالي بندي مي كنند و اگر رسانه اي آنها را جدي بگيرد به مرور اعتبار خود را نزد مخاطبان از دست مي دهد. مخملباف يكي از چند نفري است كه با نگراني به رسانه هاي اصلي ضد انقلاب راه داده مي شود چرا كه به عنوان فردي بي ثبات و اغراق كننده كه دروغ هاي «رو» و آشكار مي گويد، شناخته مي شود.
در واكنش به پرخاشگري مخملباف عليه علي سجادي سردبير صداي آمريكا، يكي از همكاران سايت ضد انقلابي ايران گلوبال نوشت: آقاي مخملباف چرا اتهام دروغ به آقاي سجادي مي بنديد. اين ضد صداقت است كه اولين اصل جنبش شمرده مي شود و شما دوست داريد خود را مدافع آن معرفي كنيد. اگر مدركي داريد كه آقاي سجادي نفوذي جمهوري اسلامي است ارائه دهيد وگرنه رسما پوزش بخواهيد.
سام قندچي اضافه مي كند: دوستان نزديك خود من بوده اند كه با آقاي سجادي اختلافات شخصي و سياسي داشته اند اما اداي نقش قاضي و دادستان و صدور حكم از سوي آقاي مخملباف پذيرفته نيست. صداي آمريكا مانند هر رسانه اي، بايد خبر درست و دقيق ارائه دهد و اين موضوع ربطي به سردبير ندارد.
برخي تحليلگران عرصه رسانه، اقدام مخملباف را نوعي پيشدستي قلمداد مي كنند و معتقدند وي براي آن كه اتهاماتي نظير نفوذي و عامل جمهوري اسلامي در ميان اپوزيسيون متوجهش نشود، به سجادي حمله برده است تا ضمنا خود را فردي مبارز و غيرقابل خدشه نشان دهد. شماري از وابستگان به جريان هاي اپوزيسيون پيش از اين، تحركات و اظهارات نسنجيده مخملباف را از آن جهت كه باعث تخريب اعتبار و حيثيت اپوزيسيون شده و اين جريان را اهل دروغ و تحميق مخاطب معرفي كرده، نفوذي جمهوري اسلامي و خرابكار توصيف كرده اند.
گفتني است «الف-ج» يك وبلاگ نويس مقيم فرانسه از قول نيك آهنگ كوثر- كاريكاتوريست فراري نقل كرده است كه به وي گفته است؛ «در آپارتمان مخملباف در پاريس شاهد تماس تلفني و مكالمه طولاني وي با وزارت اطلاعات رژيم بودم» وي ادعا كرده است، به بهانه مشاهده گوشي موبايل مخملباف شماره تماس او با تهران را ديدم كه برايم آشنا بود. شماره اي كه چند بار از طريق آن به يكي از ساختمان هاي وزارت اطلاعات در فرمانيه تهران احضار شده بودم!


همه‌اش را ول کنید، برسید به همان قسمت آخرش!

۱- الف-ج کیست؟
۲- آیا می‌دانید من هرگز خانه مخملباف نرفته‌ام؟ من تا کنون فقط و فقط یک بار مخملباف را دیده‌ام، آن هم در «استارباکس»، در خیابان «کنه‌تیکت واشینگتن دی‌سی». شاهد؟ رودی بختیار! یک آدم واقعی!
۳- من هرگز شاهد مکالمه تلفنی مخملباف نبوده‌ام.
۴- من هیچگاه در خیابان فرمانیه بازجویی نشده‌ام، مگر آنکه حسین آقا خبر داشته باشد. البته چشم بند که می‌بندی، نمی‌دانی کجا می‌برندت، اما حداقل فرمانیه احضار نشده‌ام!
۵- من حافظه مزخرفی برای اعداد دارم! چطور ممکن است بعد از هفت-هشت سال یک شماره را ببینم و یادم مانده باشد؟
۶- من چطوری ممکن است گوشی کسی را مشاهده کنم؟ یعنی از مخملباف گوشی‌اش را گرفته‌ام و چک کرده‌ام چه کسانی به او زنگ زده‌اند؟ آقای حسین شریعتمداری دو صفر هشت‌الهفت! مزخرف که می‌گویید، لطفا یکی دو بار در باره‌اش فکر کنید!

حسین آقا! تو که متاسفانه مدت زمان زیادی زنده نخواهی ماند، و مطمئن باش بعد از ارتحالت کاریکاتورت را نخواهم کشید، اما محض رضای خدا برای دفاع از اسلام و مسلمین و ولایت فقیه و ...اینقدر دروغ‌ نگو، اگر هم می‌گویی، درست و حسابی بگو، مثل ....مثل...مثل... نیک آهنگ ک. موبایل سناتور مک‌کین را در اجلاس «ند» دید و گفت فهمیدم که دارد با یک زن حرف می‌زند و این زن «سارا پیلین» بود....نیک آهنگ متوجه رابطه این دو نفر شد...سارا پیلین هم رفت به رئیس جدید کنگره گفت حال علی سجادی را بگیرد...

برادر حسین، فیلم جیم کری را ببین، وقتی شخصیت پلیس بیمار را پیدا می‌کند...یاد خودت می‌افتی!

Labels: