خیلی وقت بود در باره توسعه پایدار میخواستم بنویسم ولی ناپایداری مسائل سیاسی زودگذر مانع میشد.
دوستانی را میشناسم که سخن از توسعه پایدار می زدهاند ولی در عمل مجری ناپایدارترین پروژهها برای گذران زندگی بودهاند. انتظاری ندارم آنها این بحث را پی بگیرند.
اما، کسانی چون
سید محمد مجابی و
محمد درویش(که یک مطلب به او بدهکارم) و بر و بچههای محیط زیستی میتوانند با آمار به مخاطبان بگویند که ما کجاییم و کجا میتوانستیم باشیم؟
محمد مجابی میتواند بگوید که ماجرای "دولت سبز" چیست. میتواند به خوانندگان وبلاگستان بگوید که در سال میزان اتلاف منابع طبیعیمان فقط به خاطر ندانمکاریهای رسمی چقدر است و سهم مردم ما در این وادی چیست؟
محمد درویش میتواند بگوید که اگر به خاطر سیاستهای کلان، میزان فرسایش خاک کشور چقدر بوده و چقدر شده؟ تا کجا توانستهایم مانع "بیابانزایی" باشیم و نقش خودمان در بیابانزدایی چیست؟
اینجا در کانادا، روند کلی مصرف انرژی و مواد اولیه به سمت "سبز" شدن پیش میرود. خیلی از شرکتها که مصرف برق ۲۴ ساعته برایشان اهمیتی نداشت و چراغهایشان روشن بود، الان ۶-۸ ساعت از مصرف برق و حتی انرژی گرماییشان کاستهاند. میزان مصرف کاغذ بسیار کمتر شده و به کمتر شدن هم میل میکند.
تازه کانادا کشور بسیار ثروتمندی است و جمعیت کمترش نسبت به دیگر کشورهای صنعتی فشار زیادی متوجه شهروندانش نمیکند.
این روزها اگر صفحات روزنامهها را نگاه بیاندازی، کلی آگهی خودروهای کم مصرف میبینی. به عنوان مثال یکی از پرفروشترین خودروهای امسال، هوندا سیویک مدل جدید است که سری هایبرید آنهم با قیمتی اندکی بالاتر به بازار آمده. حتی خودروهای لوکسی چون "لگزوس" سریهای هایبرید خود را روانه بازار کردهاند. افزایش جهانی قیمت سوخت وا حتمال افزایش شدید قیمت بنزین در آینده نزدیک خیلیها را نگران کرده است. آمار استفاده از سیستم نقلیه عمومی را جدیدا نگرفتهام، ولی بعضی از همکارانم که خیلی راحت با ماشین سر کار میآمدند، این روزها مشتری دائمی قطارهای بین شهری شدهاند.
بسیاری از ما هنوز با پدیده بازیافت مشکل داریم. آیا میدانید کشورهای مختلف جه سیاستی برای جمعآوری "آّشغال" دارند؟ آیا یک جداسازی خیلی ساده نمیتواند به جای هزینه بر بودن، درآمدزا باشد و نهایتا به خدمات بیشتر شهری بیانجامد؟
اینقدر درگیر این سیاستهای زودگذر شدهایم که یادمان میرود مملکتمان را باید برای دورهای طولانی نگه داریم و به آیندگان بسپاریم.
ای دو صد لعنت بر حافظه کوتاه مدت جامعه عزیز خودمان.
Labels: توسعه پایدار