یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, January 09, 2006
قرص خورشيد در سياهی شد، يونس اندر دهان ماهــــــی شد

می​گويند يونس از حماقت قوم خويش در عذاب بود. احتمالا يونس شکرخواه هم همينطور است.

يونس شکرخواه هيچگاه در زمان جنگ و بعد از آن به اندازه بسياری از کسانی که می​شناسيم و می​شناسی سو استفاه نکرده است، بخصوص به اندازه احتکاريون، يونس در سرويس خارجی کيهان کار کرده و اگر ماجرای اول دهه هفتاد را بسياری نمی​دانند، و علت خروج شکرخواه را از کيهان شريعتمداري، لابد خودش نه می​تواند و نه می​خواهد که بگويد.

یونس شکرخواه نه نیازمند دفاع من است، نه از باد خنکی که از
جانب تورنتو وزیدن گرفته می​لرزد. منتهی حقی بر گردن کسانی که از او آموخته​اند دارد که من هم از حتی در حد چند دقیقه​ای که کنارش نشسته​ام، یاد گرفته​ام.

نمی​دانم چرا کسانی که حسین به حرف​شان گوش می​دهد به او نگفته​اند که آن سال​ها برای یونس چه پیش آمده؟ لابد رفاقت با کسی که سعیدی سیرجانی شاید به خاطر او کشته شد، و گفته می​شود او نه به جبر، بلکه در کمال آرامش در روزنامه اطلاعات میزبان سعید امامی بوده مانع شده است. نه؟ آیا سکوت طولانی مهاجرانی و ماندگاری او در قدرت تا سال​های سال نیکو است و ماندن اجباری یونس شکرخواه در کیهان بعد از فشارهای طولانی، ناپسند؟ آیا شکرخواه جز به کار حرفه​ای خود مشغول بوده است؟ شايد روزی سر وکله یکی از همکاران خاموش سعيد امامی پيدا ​شود و به حسين توضيح کافی​دهد...البته در مورد همکاران خاموش سيد امامی در ميان نويسندگان حرف بسيار است...


در ضمن حسین از تاثير کلام جادويی مهاجرانی در به خطر افتادن جان سلمان رشدي هم می​گذرد!

حسين به نکته خوبی اشاره می​کند: "ولی مگر سواد زیاد می‌تواند همکاری با بی‌رحم‌ترین یاری‌گران ظلم و استبداد را توجیه کند؟"...رجوع شود باز به مهاجرانی و غیره!

چرا يونس شکرخواه که الان نزد دوست عزيز ما به دليل حرکت​ خاموشش مورد لعن است، اين همه مورد اعتماد اصلاح​طلبان بوده است؟ لابد آنها اطلاعات حسين درخشان را ندارند! لابد اعتماد جماعت انجمن صنفی روزنامه​نگاران که اکثرا اصلاح​طلب هستند از سر جهل است. لابد اعتماد وزارت ارشاد دوران اخیر به یونس شکرخواه و کار کردنش در کنار آدم​های مستقل در کتاب هفته و جاهای دیگر از سر بی​منطقی است.

يونس در حق کسی ظلمی کرده که ما بی​خبريم؟ شايد در حق خودش. شايد سکوت او باعث جری شدن کسانی شود که نمی​دانند.
حسين عزيز ما متاسفانه شناختی از فضای مطبوعات ايران ندارد و تنها سلام و عليک با چند نفر آدم محترم او را تبديل به کارشناس مطبوعات نمی​کند و نخواهد کرد. کار طولانی می​خواهد و زحمت زياد. بايد کار حرفه​ای کرده باشی. می​دانم که سخت است...بخصوص برای کسی که احتمالا سردبيران تحمل کار کردن با او را نه داشته​اند و نه خواهند داشت.

تکمله:منتظر قسمت​های بعدی
خردبير:خودش باشيد

مطالب مرتبط:
استاد هیپوکرسی
سکوت و همکاری
در ستایش یونس شکرخواه
انتقاد از هودر، دفاع از دات
سیاه بازی