قرص خورشيد در سياهی شد، يونس اندر دهان ماهــــــی شدمیگويند يونس از حماقت قوم خويش در عذاب بود. احتمالا يونس شکرخواه هم همينطور است.
يونس شکرخواه هيچگاه در زمان جنگ و بعد از آن به اندازه بسياری از کسانی که میشناسيم و میشناسی سو استفاه نکرده است، بخصوص به اندازه احتکاريون، يونس در سرويس خارجی کيهان کار کرده و اگر ماجرای اول دهه هفتاد را بسياری نمیدانند، و علت خروج شکرخواه را از کيهان شريعتمداري، لابد خودش نه میتواند و نه میخواهد که بگويد.
یونس شکرخواه نه نیازمند دفاع من است، نه از باد خنکی که از جانب تورنتو وزیدن گرفته میلرزد. منتهی حقی بر گردن کسانی که از او آموختهاند دارد که من هم از حتی در حد چند دقیقهای که کنارش نشستهام، یاد گرفتهام.
نمیدانم چرا کسانی که حسین به حرفشان گوش میدهد به او نگفتهاند که آن سالها برای یونس چه پیش آمده؟ لابد رفاقت با کسی که سعیدی سیرجانی شاید به خاطر او کشته شد، و گفته میشود او نه به جبر، بلکه در کمال آرامش در روزنامه اطلاعات میزبان سعید امامی بوده مانع شده است. نه؟ آیا سکوت طولانی مهاجرانی و ماندگاری او در قدرت تا سالهای سال نیکو است و ماندن اجباری یونس شکرخواه در کیهان بعد از فشارهای طولانی، ناپسند؟ آیا شکرخواه جز به کار حرفهای خود مشغول بوده است؟ شايد روزی سر وکله یکی از همکاران خاموش سعيد امامی پيدا شود و به حسين توضيح کافیدهد...البته در مورد همکاران خاموش سيد امامی در ميان نويسندگان حرف بسيار است... در ضمن حسین از تاثير کلام جادويی مهاجرانی در به خطر افتادن جان سلمان رشدي هم میگذرد!حسين به نکته خوبی اشاره میکند: "ولی مگر سواد زیاد میتواند همکاری با بیرحمترین یاریگران ظلم و استبداد را توجیه کند؟"...رجوع شود باز به مهاجرانی و غیره!چرا يونس شکرخواه که الان نزد دوست عزيز ما به دليل حرکت خاموشش مورد لعن است، اين همه مورد اعتماد اصلاحطلبان بوده است؟ لابد آنها اطلاعات حسين درخشان را ندارند! لابد اعتماد جماعت انجمن صنفی روزنامهنگاران که اکثرا اصلاحطلب هستند از سر جهل است. لابد اعتماد وزارت ارشاد دوران اخیر به یونس شکرخواه و کار کردنش در کنار آدمهای مستقل در کتاب هفته و جاهای دیگر از سر بیمنطقی است.
يونس در حق کسی ظلمی کرده که ما بیخبريم؟ شايد در حق خودش. شايد سکوت او باعث جری شدن کسانی شود که نمیدانند.
حسين عزيز ما متاسفانه شناختی از فضای مطبوعات ايران ندارد و تنها سلام و عليک با چند نفر آدم محترم او را تبديل به کارشناس مطبوعات نمیکند و نخواهد کرد. کار طولانی میخواهد و زحمت زياد. بايد کار حرفهای کرده باشی. میدانم که سخت است...بخصوص برای کسی که احتمالا سردبيران تحمل کار کردن با او را نه داشتهاند و نه خواهند داشت.
تکمله:منتظر قسمتهای بعدی خردبير:خودش باشيد
مطالب مرتبط:
استاد هیپوکرسی سکوت و همکاری
در ستایش یونس شکرخواه
انتقاد از هودر، دفاع از داتسیاه بازی