یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, April 11, 2006
اندر احوالات نوشته اکبر منتجبي
سال پيش بود همین روزها بود که تا می​توانستم به بر وبچه​ها گير می​دادم...به مشارکتی​ها برای پاسخگويی و به دوستانم که به اتاق فکر هاشمی رفته بودند، برای تغيير موضع...

هر کسی در انتخاب خودش آزاد است و می​تواند هر کار درست و اشتباهی بکند، ولی تعجب من از آن بود که بچه​های با تجربه مطبوعاتی بی​آنکه حواس​شان به شرايط اجتماعی متفاوت باشد، همينطوری سنگ يک طرف را به سينه می​زدند، و يادشان رفته بود که روزنامه​نگارند يا عضو روابط عمومی.

اشاره​ام به فرد بخصوصی نيست، ولی می​دانستم اکثر کسانی که برای هاشمی کار می​کردند دغدغه مالي داشتند تا مردم​سالاری و حقوق بشر، و بر و بچه​های طرفدار معين هم اطاعت کننده کورکورانه اوامر مشارکت شده بودند.

پارسال به خيلی​ها در اين باب گير علنی و غير علنی دادم. هنوز هم پای حرف خودم هستم، و معتقدم رفتار اصلاح​طلبان و سياست​هايشان در هر حالتی محکوم به شکست بود. هنوز خيلی​ها تعارف دارند و يا نمی​خواهند سوزش شديد آن روزها را علنی کنند، ولی بی آنکه بخواهم نمک روی زخم کسی بپاشم، فکر می​کنم که خيلی از ما روزنامه​نگاران به جای روشنگری تبديل به آگهی​چی آقايان شديم.
به بعضی از دوستان که به اردوی هاشمی رفتند گفتم، و متاسفانه داد بر سر چند تايی زدم، که هاشمی حتما شکست می​خورد، به خاطر يک لقمه بيشتر خودشان حرام نکنند. دوستی که آن روزها شنيدم ۱۰ ميليون پولش را برای هاشمی هزينه کرده، و پريروز به من گفت که ۲۵ ميليون بوده و آنها هم پولش را پس ندادند.

به هر حال اکبر روزنامه​نگار خوبی است، و بسيار پيگير. اختيارش مال خودش است نه همکارانش ...
و اما مطلبش اشاره جالبی دارد به بازی سياسی مشارکتی​ها که البته خشم پنهان اکبر منتجبی از دوستان توجيه​گرش را هم نشان می​دهد.
سوال او بسيار به جا است! البته به عنوان يک ناظر می​توانم بگويم که مشارکت در حال حاضر کار درستی را می​کند، ولی در گذشته فقط ادا در می​آورد.

بعدها مشخص خواهد شد معاملات اقتصادی احزاب در چه حدی و در چه رده​هايی صورت می​گرفته. بعدها خواهيد ديد که همان زمان که کارگزاران ظاهرا با موتلفه مشکل داشتند، کدام بخش اين حزب با کدام بخش موتلفه معامله داشته است.

راهنما: می​توانيد از متخصص موتورهای درونسوز و وزير اسبق بازرگانی بپرسيد! اخوی آقای عسگر اولادی هم آره و اينا...