لطفا عجله نکنید. نه طرفداران احمدینژاد و نه طرفداران تونی بلر!
مطمئنا وقتی رسانههای جهانی امکان مانور بیشتری بر اساس منافع کلی غربیها دارند، و بازی تبلیغاتی اعترافات تلویزیونی در کشوری که روزنامهنگاران آزادیهای کافی برای نظارت بر قدرت را نداشتهاند، کفه ترازو به راحتی به نفع ما پایین نخواهد آمد.
به نظر من بزرگترین خطای حاکمیت، دفع روزنامهنگاران و تهدید و تحدید آنان است. وقتی نقد دولت و عملکرد ایران در ماجراهای هستهای ممنوع باشد و شورای امنیت ملی به سرپرستی علی لاریجانی بزرگترین مانع آزادی اطلاعرسانی بوده، نمیتوان به همین راحتی برای او هورا کشید و در نظر نگرفت که با همین پتانسیل موجود، چه کارها که نمیشد کرد.
وقتی ابتکار عمل در دست کسانی است که در عمل فقط محدود کننده بقیه بودهاند، میزان ابتکار عمل به حداقل کاهش خواهد یافت. ممکن است تا مدتی تک رسانهای بودن جواب بدهد، ولی مگر دوران جنگ را فراموش کردهاید؟ چراغها خاموش و بسیاری گوش به رادیوهای بیگانه منتظر شنیدن اخباری بودند که از زیر دست خاتمی و خرزای بیرون نیامده بود.
روش ایرانی عبور خبر از صافی سلیقه و نه منافع ملی در ایران، اثری کوتاه مدت دارد و بعد هم بشدت میخوابد به نحوی که همان مدیران خبر رویشان نمیشود در باره شاهکارهای خود حرفی بزنند.
الان فضا دارد دوباره به همان سمت میرود، تهییج شدید بیخبران و بعد از مدتی کشف واقعیتهایی که جور دیگر بیان شده بود و نسلی دیگر که به کسی اطمینان نمیکند.
ببینید میزان اطلاعرسانی در باره مصدومان شیمیایی جنگ به چه صورتی است؟ ببینید چند درصد معلولان جنگ گذشته زندگی راحتی دارند؟ مقایسهاش کنید با پوشش خبری رسانههای غربی که ظاهرا فقط در خدمت دولتهای استعمارگر بودهاند. چند بار روی جلد تایم و نیوزویک تصاویر قربانیان جنگی غربی را دیدهاید؟ آیا در جهت افزایش نیرو و تههیج آنها در عراق برای حمله به عراقیها بوده؟ نیویورکر و دیگران چه؟ ماجرای ابوغریب را کدام نشریات گزارش کردند و عکسها توسط کدام رسانهها منتشر شد؟
با تمام انتقاداتی که از بسیاری از رسانههای غربی میشود، ولی به باور من آزادی عمل خبرنگاران در بسیاری حوزهها باعث شده بتوانند بارها و بارها به سراغ میوههای ممنوعه خدایگان قدرت بروند.
آیا پوپولیسم مدل اروپای شرقی و یک محوری داخلی مآ امکان این کار را خواهد داد؟
Labels: سیاست