از همین الان همه برای انتخابات مجلس خیز برداشتهاند. احزاب دوم خردادی و میانهروها دارند برای عبور از فیلتر شورای نگهبان زمینه سازی میکنند و احتمالا بر خلاف انتخابات مجلس هفتم، چند دستهگی میان گروههای موسوم به اصلاحطلب کمتر خواهد بود.
کنار رفتن جناح چپ از قدرت و بعد در اغما بودن ۴-۵ ساله بی سابقه نیست. بععد از شکست در انتخابات مجلس چهارم، ۵ سال طول کشید تا جماعت به قدرت بازگردند.
شکلگیری کارگزاران و کارهای تشکیلاتی که چپهای حکومتی را تقویت میکرد، نهایتا در دوم خرداد ۷۶ نتیجه داد، ولی برنده انتخابات موفق نشد به شعارهای خود پایبند بماند و نهایتا بعد از ماجرای کوی دانشگاه، قدرت خود تدریجا از دست داد.
چپهای درون حکومت یک بار فرصت تجدید نظر داشتهاند و تقریبا حرامش کردند. گرچه سیاست در ایران چسبیدن به حداقلهاست، ولی همین امر منجر به کاهش اعتماد بخش بزرگی از جامعه به گروههای مدعی دفاع از حقوق مدنی شهروندان شده است.
در حال حاضر احزاب میانه رو یا چپ، به دلیل فقر جایگزینی نیروهای قدیمیتر، چهرههای جدیدی برای مقابله با آبادگران در اختیار ندارند. از بین رفتن فرصت ۸ ساله و عدم درک نیازهای جامعه جوان امروزی، باز هم میتواند فرصت را از بین ببرد.
انتخابات شوراها محل تمرین خوبی بود. آیا جماعت اصلاحطلب به نتیجه قابل قبولی رسیدهاند؟
Labels: سیاست