علی آقا، رفیق گرمابه و گلستان و سینمای ما ندا داد که چرا اینقدر با عجله خاطراتت را مینویسی؟ جزئیاتش چی شد؟
من دارم آرام آرام فضای سالهای قبل از ۷۵ را طی میکنم تا به تغییراتی برسم که امروز دردش را تازه حس میکنم!
روزنامه همشهری در سالهای ۷۴ و ۷۵، خاستگاه بعضی تغییرات مهم بود که جماعت چپ معمولا فراموشش میکنند و همه چیز را فقط به ریش مرکز تحقیقات استراتژیک میبندند.
نظریپردازیهای آن مرکز برای خودش، ولی اتصال چپ سنتی، و راست تکنوکرات آن زمان که آرام آرام چپول شد، بدون کاتالیزوری که ترکیب کرباسچی و عطریانفر باشد، میسر نمیشد.
کاش بر و بچههای روزنامهنگاری که آن سالها را به خاطر دارند، یاری میکردند و تجربیات خودشان را بر همان چیزهای کمی که من دیدم می افزودند و بازی را جالبتر میکردند.
خلاصه ما منتظریم!
Labels: همشهری