راستش وقتی
کامنت شاهداماد را خواندم، به دلم نشست و صداقتش تحت تاثيرم قرار داد. به عبارتی آبی بود بر آتش. هرچند ممکن است کسی بخواهد از ماجرا برای خودش کلاهگيسی درست کندو کلاهی بدوزد، که البته حق هم دارد، اما چون حال و حوصله و وقت دعواهای وبلاگی را ندارم، فقط به کامنت شاهداماد اشاره میکنم.
" ... باور كنيد تا همين چند روز پيش كه در يكي از فرومها در انترنت خواندم كه شما 10 سال پيش چنين ايدهاي را پياده كردهايد، نميدانستم كه اصل متن كارت ما متعلق به كارت عروسي شما بوده و جناب نبوي زحمت نگارشش را كشيده. باور بكنيد يا نه، ايده از خودمان بود و اينكه ايدهاي تكراري به ذهنمان رسيده شايد ناشي از ناخودآگاه جمعي باشد، ولي قبول كنيد ممكن است كسي قبل تر از شما هم اين ايده را داشته و شايد اجرا هم كرده باشد و از همين بابت من ضمن احترام به شما و ارزش كارتان كه 10 سال پيش در فضايي متفاوت از امروز چنين ايدهي جالبي به نظرتان رسيده، ولي از بابت ايدهي اين كارت حق كپيرايت نميپردازم! چون واقعا ايده را در فضايي ايزوله (بيخبر از ديگراني كه چند سالي پس از شما ايدهي شما را دنبال كردند) به دست آورديم و كلي هم ذوق فرموديم و اصلا و ابدا ايدهي آن را از جايي يا كسي جز ذهن خودمان تراوش نفرموديم! اگر ايدهي اوليه متعلق به شما هم بوده باشد، بابت آن به شما تبريك ميگويم و اميدوارم اين تكرار را صرف تقليد يا دزدي نگيريد..."
"... در مورد متن كارت هم از آنجا كه اين متن و متني بسيار شبيه تر به متن شما را حداقل در يك كارت ديگر ديده بوديم و گمان ميكرديم كه متن كارت واقعا از زمان قاجار اقتباس شده و در طي گذر از چند عروسي و چن كارت ذره ذره تبديل به متن فعلي شده (چون صاحب كارتي كه متن را از روي آن اقتباس كرديم هم نميدانست متن متعلق به كيست) بنابراين هرگز تصور نميكرديم كه ماجرا از اين قرار باشد و فكر كرديم شايد اين متن هم از همان باب متوني باشد كه متعلق به فرهنگ عمومي شده و صاحب اصلي آن را نميتوان يافت. اگر هم ميشد يافت، ما در شرايطي نبوديم كه بيابيم. ولي بهرحال از آنجا كه وقتي متني را به شما ميدهند و ميگويند اين متن مد شده و ملت در كارتهاي سبك قاجاريشان اين متن را چاپ ميكنند، لابد حق ميدهيد كه ما ندانيم اين متن را جناب نبوي براي كارت عروسي نيك آهنگ كوثر نوشته. بابت اين عدم آگاهي واقعا عذر ميخواهيم، عمدي در كار نبوده..."
Labels: کارت عروسی