ای جزاقله(جمع مزخرف جزقلی):
آنوقت که ما سیر تا پیاز تنها دو نشریه ورزشی موجود را در سالهای ۶۰ بالا و پایین میکردیم و در دبیرستان، زیر شیروانی دبیرستان، کتابخانه تخصصی فوتبال راه انداخته بودیم، شما حتی به دنیا نیامده بودید که بدانید سیب زمینی درستش است نه دیب دمینی...
آن وقت که غلام فتحآبادی گل میزد به استقلال و محمد صالحی، داور طرفدار آبیها الکی آفساید میگرفت، شماها کجا بودید؟
آن وقت که بهروز سلطانی آن گل نامردی را از پرویز مظلومی خورد، پدرتان به خوستگاری مادرتان رفته بود اصلا؟
آن سالها که وحدی قلیچ خون به دلمان میکرد با آن دروازهبانیاش، کدام مهد کودک شما را پذیرفته بود؟
آنوقت که در سال ۱۳۶۵، در نیمه نهایی جام باشگاهها، شاهرخ بیانی و ناصر محمدخانی خدمت ناصرخان رسیدند، رنگ آبی جماعت "سبز" شد...ترکیب آبی و زرد دیگر...
آن سالها که مجتبی محرمی و کرمانیمقدم همینطوری پشت سر هم لایی میزدند به نازنازیهای تیمتان، شما میدانستید فرق والیبال و بسکتبال با فوتبال چیست؟
آن سالها که ما با جماعت ورزشی نویس روزنامه همشهری "کری" داشتیم و حال استقلالیها را میگرفتیم، از حیدری و قلیچخانی گرفته تا با متلکهای محترمانه به جهانگیر کوثری، شما حداکثر توی خانه فامیلهایتان پای تلویزیون خدا خدا میکردید داور پنالتی بگیرد به نفع تیمتان...
وقتی اولین روزنامه فوتبالی مملکت راه افتاد، احتمالا عمه شما کاریکاتوریستش بود...نه؟
شما فرق قیمت بلیط قسمتهای مختلف ورزشگاه آزادی را نمیدانستید، ما جایگاه با بچههای خبرنگار کری خودمان را داشتیم...
هنوز فرق ۴-۳-۳ و ۴-۴-۲ و ۳-۵-۲ و ...را نمیدانستید و ...
داداش! مالاسیدی!
زالاسیدی!
ای آبیهای جزقلی! همان در حد قلعهنوعی هستید!
قرمزته، اساسی!
توضیه تکمیلی:
از شوخی گذشته، من تیم استقلال را دوست دارم. معمولا بچههای آبی باکلاستر از لات و لوتهای قرمز هستند.استقلال تیم پر افتخار ایران در مسابقات آسیایی است و ...
ولی چه کنیم که کلاس بازیکنانی که از پرسپولیس رفتند اروپا چیز دیگری است!
Labels: قرمزته