چند روز پيش مطلبی میخواندم درباره افزايش ميزان تبخير آب دریاچه سدهای چین بواسطه گرم شدن زمين. ماجرا نسبتا جالب است. اگر اندکی اين موضوع را جستجو کنيد، به نتايج جالبتری خواهيد رسيد. ۵۲۰۰۰
سد آبی ساخته شده به دست بشر، به اندازه ۴ درصد در گرم شدن زمين بوسيله انسان سهم دارد. تا الان نمیدانستم که سدهای بزرگ، چيزی در حدود ۱۱۵ ميليون تن گاز متان به جو زمين اضافه میکنند! به عبارت بهتر تاثير منفی سدها در افزايش گازهای گلخانهای را هم بايد به امتيازهای منفی اين سازههای نسبتا عزيز اضافه کرد.
و مساله ديگر اينکه سدهايی که در مناطق حاره و گرم زمين ساخته شدهاند، تاثير بيشتری میتوانند در گرم شدن زمين داشته باشند. البته میزان متان تولید شده میتواند وابسته به عوامل مختلفی باشد از جمله مواد آلی که از طریق رودخانهها به درون دریاچه سد وارد میشود. به همین دلیل هم سدهای هندوستان و برزیل جزو متهمان اصلی محسوب میشوند.
و اما به مملکت خودمان برگرديم. بر اساس آمار، ميزان تبخير سدهای ايران کم نيست. افزايش گرمای زمين بدون ترديد باعث سببساز تبخير بيشتر آب پشت سدهای ايران میشود. حالا دو تا پيشنهاد ناقابل: يکی اينکه ميزان تبخير همه سدهای بزرگ ايران گزارش شود، و دوم، برادران عزيز، برآوردی از گاز متان آزاد شده از سدهای ايران را گزارش دهند.
جماعت متخصص بهرهوری هم ببينند با توجه به دزدیهای کلانی که برای ساخت هر سد، بخش عمدهای از بودجه مملکت را "غيب" میکند، ميزان منفعت اين سدها نسبت به ضررشان چقدر است؟
مساله ديگر اينکه آيا هنوز برادران مهندس مشاور و همکاران وزارت نيرو معتقدند که ذخيره کردن آب در زير زمين، همراه با مديريت سفرههای آب زيرزمينی کاری بيهوده است؟ و بررسی کنند که اگر بتوان در محدودههايی پر از رسوب دانه درشت حاشيه کوهستانهای ايران، همان مخروطهای افکنه خودمان، آب ذخيره کرد، ايران در پنجاه سال آينده تشنه خواهد ماند يا نه؟
ماجرا ساده است. آمار نشان میدهد که به دليل ذات خرابمان، هر فناوری خارجی وارداتی را به نحوی به گند میکشيم. کار به دموکراسی ندارم که چه بلايی سرش آورديم و کرديمش مردمسالاری دينی تقلبی. تقلب، نبود وجدان، بیدقتی و بقيه را هم چاشنیاش کنيد. می گوييد نه، برويد
پيکان مدل سال ۱۳۴۷ را با آخرين سریهای توليد شده پيکان مقايسه کنيد.
پژو ۴۰۵ اصل را با ساخته شده در ايران قياس کنيد. يک جای کار مطمئنا میلنگد! البته وقتی نقش دولت و نهادهای حکومتی را این وسط ببینیم، میتوانیم حدس بزنیم عامل خیر کجاست.
شاید اگر بخش خصوصی میخواست با دولت رقابت کند، مجبور میشد کیفیت را بالاتر ببرد. اما تا وقتی که رقابت آزاد وجود نداشته باشد، بنجلسازی هم در بخش نسبتا خصوصی که عملا وابسته به تصمیمگیری دولت و دولتیان است، سودآور خواهد بود.
سد و انرژی هیدروالکتریک
بسیاری توجیه میکنند که سدها به ما برق میدهند. لعنت بر نفی کنندهها! اما نمیتوان از دیگر منابع انرژی کسب کرد؟ مگر انرژی هستهای چه اشکالی دارد؟ نکته مثبتش تولید کمتر گازهای گرمکننده زمین است، ولی این همه ماجرا نیست. مثلا میدانستید که غنیسازی اورانیوم در آمریکا عاملی برای تولید ۹۳ درصد گازهای
C.F.C. این کشور است؟ رآکتورها ظاهرا گازهای گلخانهای تولید نمیکنند، اما معمولا کسی به مراحل طی شده برای استخراج اورانیوم و غنیسازی آن که عامل مهمی در تولی این گازهاست اشاره نمیکند.
با زبالههای هسته ای چه میخواهید بکنید؟ مساله این است که با سابقه تاریخی عدم مسوولیت مجریان، میتوان منتظر آسیبهای فراوانی بود. شک ندارم که با روش ايرانی و دخالت دولتي، انرژی اتمی را با هزينه زياد و تلفات بسيار به دست خواهيم آورد.
الان به هر وسیلهای دارند برای این ماجرا بازاریابی و تبلیغات میکنند. هم این طرف دنیا هم آن طرف. اما مسالهای که نهایتا گریبان همه را خواهد گرفت، عدم توجه به توسعه پایدار است. مهم آن است که فعاليتهای بشر، پايداری محيط زيست را از بين نبرد.
----اضافات:بعضی از لینکها ظاهرا قابل مشاهده نبودهاند. لطفا اینها را امتحان کنید:Scientists link world's big dams to methane and global warmingHydroelectric power's dirty secret revealedIs Nuclear Power The Solution to Global Warming?Labels: توسعه پایدار