یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Sunday, February 08, 2009
برداشت من
۱- اگر خاتمی تایید صلاحیت شود، حتما رای خواهد آورد.

۲- چون بخش بزرگی از روزنامه‌نگاران ایرانی، فرق بین کار سیاسی و کار رسانه‌ای را نمی‌دانند، میزان نقد کارهای خاتمی به حد اقل خواهد رسید. اطلاع رسانی تبلیغی به نفع خاتمی جای کار واقعی ژورنالیستی را خواهد گرفت. کسانی هم که نهایت همکاری را بکنند، بعد از قدرت گرفتن خاتمی البته موفقیت بیشتری نصیبشان خواهد شد. ژورنالیسم  حزبی ایرانی یعنی این(با دلالی اشتباه نگیرید البته!)

۳- اتاق‌های فکر، البته با اندکی تفاوت با اتقا حای فکر هاشمی، تشکیل، ولی سهم‌خواهی‌ها بعد از انتخابات آغاز خواهد شد.

۴- به گروهی از روزنامه‌نگاران خارج نشین تماس گرفته شده است. با گروهی دیگر هم از طرق مستقیم و غیر مستقیم تماس گرفته خواهد شد. مثل هاشمی‌ها که در سال ۱۳۸۴با عده‌ای تماس گرفتند. میزان قول‌ها بستگی به نیازهای تبلیغاتی دارد. نبود رسانه آزاد داخل کشور ممکن است فضا را به خارج بکشاند.

۵- سفر بعضی از اعضای موسسه باران به غرب در سال ۲۰۰۸ برای بررسی روش‌های تبلیغاتی اوباما البته کار بجایی است. منتهی باید دید ظرفیت‌های جماعت چقدر است.

۶- برنامه اصلی روی عدم نقد عملکرد، یا نقد مهربانانه کار دولت خاتمی از سال ۱۳۷۶ تا ۸۴ خواهد بود که به کسی بر نخورد.

۷- عملکرد دولت احمدی‌نژاد آنقدر بد بوده که که‌ حتما با مانورهای محدود می‌توان نظرها را جلب کرد. از برکت وجود محمود هاله، حتی عمه من هم رای خواهد آورد، البته اگر تایید صلاحیت بشود!(جسارت من را ببخش عمه‌جان، مثال زدم!!!)

۸- میر حسین موسوی هم تاریخ مصرف دارد. آوردن او فقط برای بازارگرمی بود. همین. مگر آنکه واقعا مومیایی دوران جنگ زنده شده باشد!

۹- باید دید کروبی چه خواهد کرد؟ بسیار جالب خواهد شد که عملکرد خاتمی را او نقد کند. به مناظره واقعی احتیاج داریم نه بازی‌های مصلحتی.

۱۰- برای من خاتمی و احمدی‌نژاد و کروبی و الباقی، فرقی نمی‌کنند. عدالت از نظر من، عدم طرفداری  از ایشان و نقدشان است. خاتمی از زیر سوال رفتن می‌ترسد. یارانش نیز. سیل پیغام و پسغام را امروز گرفته‌ام. چرا نوچه‌ها را فرستاده‌اند جلو؟ سر به سر خاتمی خواهم گذاشت، و حافظه‌ها را اندکی قلقلک خواهم داد، اما تخریبش نمی‌کنم. از نظر من تخریب مدارجی دارد. مثلا "ا.ن" خواندن احمدی‌نژاد، تخریب بود. حتی قبل از رسیدنش به قدرت!

۱۱- بی‌صبرانه منتظر رسیدن خاتمی به قدرت از دست رفته‌اش هستم. از آن روز تازه انتقادهای واقعی شروع خواهد شد. اینها دست گرمی است. پور عزیزی، مدیر بولتن در سال ۸۰ از زیر نقدهای روزانه برای خاتمی فرار کرد، چون می‌ترسید به خاتمی بر بخورد. خاتمی آگر روی همان صندلی امروزی احمدی‌نژاد بنشیند، پاسخگوتر از او خواهد بود و اگر باز به روال ۸ سال، جوابگوی مسوولیتش نباشد، چقدر لذت خواهیم برد!

۱۲- اگر خاتمی اندکی از اوباما هم یاد بگیرد، بابت خطاهای سابقش عذرخواهی خواهد کرد. چیزهایی که عاشقان خطا نمی‌بینند، از نظر خیلی‌های ما خطا است. کوتاهی، ضعف، سکوت. اعتراف هم باید بسیار قوی باشد، نه در لفافه. ترس از پذیرش مسوولیت، نشانه خوبی نیست.

۱۳- یکی گفته بود این حرف‌ها را می‌زنی و بعد می‌روی سفارت برای رای دادن. شناسنامه من از سال ۱۳۸۱ تمیز مانده است!

۱۴- به زودی ممکن است وبسایتی حاوی مدارک و اسنادی برای بررسی سخنان کاندیداها راه اندازی شود. کاندیداهای دو طرف. اگر خبری شد، ما را هم خبر کنید. اگر من خبری شنیدم، اطلاع خواهم داد.

روزگار خوش!

Labels: