يکی دو روز پيش با چند تن از همکاران به شوخی و جدی در مورد شغلهايی که شايد به اجبار مجبور باشيم در آيندهای نزديک جايگزين شغل فعليمان کنيم حرف میزديم. هرکس چيزی میگفت. همه رقم پيشنهادی هم شددر ميان اين بحث ايدهای به ذهنم رسيد که با بچهها در ميان گذاشتم و با نظرات آنها به طرح قابل بحثی تبديل شد. ايده اوليه اين بود: «راه اندازی آژانس اتومبيل کرايهای روزنامهنگاران بيکارشده» .تصورش را بکنيد گروهی از روزنامهنگاران بيکارشده دور هم جمع شوند و با هم يک موسسه اتومبيل کرايه راه بیاندازند. چه شود!!! چه از نظر تبليغی، به عنوان يک اعتراض مسالمتآميز و چه از نظر اقتصادی کاملا مقرون به صرفه است.
جوابيه رهبري
«به آقاي كروبي بگوييد: من رئوس مطالب شما را نگاه كردم. مطالبي كه شما گفتيد به كلي دور از شأن شما و در جهت ايجاد بحران در كشور است. آيا متوجه هستيد كه چكار داريد ميكنيد؟ آيا متوجه هستيد كه ايجاد بحران و بدبين كردن مردم كاملاً در جهت خواست دشمناني است كه خيز برداشتهاند براي اينكه بلايي بر سر انقلاب و نظام جمهوري اسلامي دربياورند كه همه شما را دربرخواهد گرفت. اگر اعتراض به انتخابات داريد مگر راه قانوني وجود ندارد؟ چرا فضا را خراب ميكنيد؟ ممكن است ديگران نيز اعتراضات مشابه داشته باشند. آيا حق ميدهيد آنان فردا همه چيز را زير سؤال ببرند، من از شما مطلقاً انتظار چنين برخوردي ندارم و من به حول و قوه الهي نخواهم گذاشت افرادي در كشور بحران ايجاد كنند.» مشاهده پيام حضرتعالي اينجانب را وادار كرد كه با طرح چند نكته مصدع اوقات شوم:
نكات مورد نظر كروبي
1-من در شرايطي وارد عرصه مبارزات انتخاباتي شدم كه عزمي يكپارچه را براي منصرف كردن و تغييردادن تصميم خود مشاهده ميكردم. نهادهاي مختلف قدرت با ارائه نظرسازيهاي بسيار شبيه به هم اينجانب را فاقد پايگاه مردمي جلوه ميدادند و كساني در دستگاههاي مختلف حكومتي براي ايجاد نگراني در من تلاش ميكردند. از عدهاي در دفتر رياست جمهوري تا بعضي از وابستگان به بيت مكرم حضرت امام(ره) تا گروهي در وزارت اطلاعات و وزارت كشور وحتي (به قرار مسموع) برخي از نزديكان حضرتعالي با تأثيرپذيري از نظرسازيهاي قلابي ترجيعبند محافل خاص در مورد عدم اقبال مردم به من تكرار ميكردند و حتي متأسفانه تعداد زيادي از استانداران در محافل خصوصي و عمومي از تصميم من ابراز تعجب ميكردند و حتي استاندار لرستان از رأي 7 درصدي من در ميان مردم لرستان سخن گفت. صحت و سقم اين ادعاها روز جمعه 27 خرداد مشخص شد.
ورود من به عرصه انتخابات با تأكيد فراوان بر حفظ اصول و آرمانهاي امام و انقلاب و با نيت تقويت مباني جمهوريت و اسلاميت با اعتماد به پشتيباني مردم و هواداران واقعي امام و انقلاب موجب شد حتي عدهاي معدود از افراد نزديك به مجمع روحانيون به مخالفان ملحق شوند اما در مقابل استقبال و هواداري مردم از گرايشهاي گوناگون و به خصوص جواناني را به دنبال آورد كه اشتياق و شور و حال مبارزات انتخاباتي را به سطحي غيرمنتظره رسانده فضاي يخزده ماههاي پاياني سال قبل را شكستند. من در سفرهاي متعدد به نقاط مختلف كشور با اقشار مختلف مردم گفتوگو كردم و در جريان مشكلات واقعي و مطالبات حقيقيشان قرار گرفتم و امروز با افتخار اعلام ميكنم كه مردم نه چنان كه عدهاي متحجر ميگويند از اصلاحات روگردان شدهاند و نه آن طور كه عدهاي تازه به دوران رسيده ادعا ميكنند از جمهوري اسلامي حقيقي با قرائت امام خميني بيزار شدهاند. اجازه دهيد به عرض شما برسانم اگر همه نهادهاي قدرت، دستگاههاي اطلاعاتي و به طور كلي مراكز تصميمگيري به جاي اتكا به گزارشات مشكوك به روش اينجانب ارتباط مستقيم با مردم را در پيش بگيرند. بسياري از مشكلات حل خواهد شد. من بسيار متأسفم كه يك خبرنگار عربزبان كه براي تهيه گزارش از جريان انتخابات به ايران آمده بود واقعيات جامعه را درك كرد و پيش از انتخابات با اظهار تعجب به تناقض ميان نظرسنجيهاي قلابي و نظر واقعي مردم اشاره كرد. اما بعضي از دستگاههاي مسؤول تا آخرين روز بر انتشار نظرسازيهاي خويش و آشفته كردن ذهن مسؤولان سطح بالاي كشور احراز داشتند.
حضرت آيتالله خامنه اي!
من در تمام سفرهاي استاني ضمن تبيين برنامههاي خود به كرات اين نكته را مورد تأكيد قرار دادم كه پيروزي در انتخابات اولويت دوم من است و حضور پرشكوه مردم در انتخابات برايم اهميت بيشتري دارد به طوري كه شايد بسياري از مردم تصور كردند اينجانب نه با هدف پيروزي بلكه فقط به عنوان وسيلهاي براي گرم كردن تنور انتخابات وارد عرصه شده ام و شايد بعضي از آراي مردم را به دليل همين افراط در تأكيد بر اولويت حضور پرشكوه مردم بيش از رأي دادن به شخص خودم از دست دادم.
به هر حال هر چه بود انتخابات برگزار شد و من به خود ميبالم كه بيش از تمام كانديداها به ميان مردم رفته و آنها را به استفاده از حق انتخاب خود تشويق كرده ام و همين جا از مردم بزرگوار كه با ريختن بيشترين آرا به نام من در صندوقهاي رأي پاسخ مناسبي به اينجانب دادند سپاسگزاري و در برابر بزرگواريشان سر تعظيم فرود آورده علاوه بر اين مراتب احترام خويش را به كساني كه به ساير كانديداهاي محترم رأي دادهاند به خاطر حضور در انتخابات تقديم ميدارم.
حضرتعالي استحضار داريد كه در تمام دورههاي گذشته از ساعات پاياني رأيگيري ميتوان جهتگيري رأي مردم را تخمين زد و از نخستين ساعات شمارش آرا نتيجه انتخابات براي مجريان و ناظران قابل پيشبيني است. اين دوره نيز تابع همين قاعده بوده و از حدود نيمه شب مراجعات حضوري و تماسهاي تلفني حكايت از رأي بسيار گسترده مردم به اينجانب بود. گزارشات غيررسمي هم نشان ميداد كه در حدود نيمي از استانها اينجانب داراي بالاترين رأي هستم حدود ساعت سه بامداد شنبه بيست و هشتم خردادماه كه ثبت رسمي آرا در سايت انتخابات آغاز شد تمام آمارهاي رسمي رأي اينجانب را بسيار بالاتر از ساير كانديداهاي محترم نشان ميداد. ساعت پنج بامداد كه اينجانب به استراحت پرداختم رأي بنده حدود 25 درصد و رأي ساير كانديداها كمتر از بيست درصد بود. در همان ساعات بعضي از دوستان با توجه به آراي شصت و هفتاد درصدي در بعضي استانها معدل بيست و پنج درصدي ثبت شده به نام اينجانب را مشكوك ميدانستند. اما پس از حدود دو ساعت كه از خواب بيدار شدم مانند بيداري از خواب اصحاب كهف دريافتم كه همه چيز تغيير كرده است. سخنگوي شوراي نگهبان در مصاحبهاي كودتاگونه در ساعات اوليه صبح با دستپاچگي كامل و برخلاف رويه نشان داد كه اعلام آراي مردم از مجراي قانوني وزارت كشور مطلوب بعضي از مراكز قدرت و افراد ذينفوذ نيست. اينجانب حدود ساعت هشت و نيم صبح با مسؤولان وزارت كشور تماس گرفتم كه آنها نيز از اين حركت شوراي نگهبان و صداوسيما-كه به قرار مسموع بدون اطلاع مديريت صداوسيما انجام شد-ابراز تعجب كرده و اعلام كردند بر اساس اطلاعاتي كه بلافاصله از صورتجلسه نهايي اخذ آرا در حوزههاي انتخابيه استخراج و مستقيماً وارد سايت كامپيوتري وزارت كشور ميشود، اينجانب كماكان در رتبه اول قرار دارم. رأي مردم به اينجانب كه برخلاف انتظار و به رغم تلاش گسترده افرادي در نهادهاي مختلف براي تخريب پايگاه اجتماعي اينجانب به صندوق ريخته شد، در حالي كه بخشهايي از سپاه و بسيج در بسياري از شهرستانها از طريق پرداخت برخي وجوه به بعضي از مراكز و هيأت آنها را به خدمت گرفته بودند و همچنين با حضور غيرطبيعي بر سر صندوقها، به طور غيرقانوني براي فرد ديگري تبليغ ميكردند.
موضوع دخالت احتمالي بخشهايي از سپاه و بسيج را اينجانب قبلاً به صورت حضوري به عرض جنابعالي رسانده بودم و آنگونه كه شنيدهام وزراي كشور، اطلاعات و دادگستري نيز طي نامهاي آن را به جنابعالي منعكس و خواستار اتخاذ تدابيرلازم براي جلوگيري از وقوع آن شده بودند.
همچنين برخي دوستان تأكيد ميكردند بيشترين تقلبها در ساعات پاياني شب انجام ميشود و لذا اينجانب به وزير كشور پيشنهاد كردم ساعات رأيگيري بيش از حد ضرورت تمديد نشود كه ايشان اعلام كرد ممكن است از برخي مراكز قدرت براي تمديد مكرر ساعات رأيگيري فشار وارد شود.
آنچه امروز به عرض حضرتعالي ميرسانم براي تأكيد بر رأي خود نيست زيرا معتقدم ملت ايران به خوبي ميداند اينجانب منتخب اول آنها هستم و هر چقدر هم كه اختيارات نظارتي شوراي نگهبان توسط خود آن شورا توسعه يابد، حركت كودتاگونه آن شورا در اعلام غيرقانوني نتيجهاي غير از نتايج اعلام شده توسط وزارت كشور آن هم در ساعات اوليه بامداد روز بعد از انتخابات، قابل توجيه نخواهد بود و تنها ميتوان آن را لطف الهي براي افشاي يك برنامه از پيش طراحي شده دانست كه قبلاً توسط يكي از روزنامهها زمينهسازي شده بود. اينجانب كه اين روند را خطرناك ميدانستم ابتدا خبر تصميم خود براي برگزاري مصاحبه مطبوعاتي و افشاگري نسبت به تحولات مشكوك انتخاباتي را به دفتر جنابعالي اعلام و هفت ساعت پس از آن در مصاحبه خود ضمن تقدير از حضور پرشور مردم در انتخابات، نگراني خويش از روند موجود را ابلاغ و در عين حال به صراحت اعلام كردم كه در نظام ما رهبري با اختيارات گسترده حضور دارد و اينجانب از ايشان تقاضا ميكنم به موضوع وارد شوند و جلوي انحرافي كه توسط باند مشخصي از سپاه و برخي مراكز قدرت طراحي و با حمايت شوراي نگهبان انجام شده را بگيرند. هماكنون نيز با تأكيد مجدد بر آنچه در مصاحبه گفتهام از حضرتعالي تقاضا دارم براي رسيدگي به دخالتهاي غيرقانوني و تلاشهاي غيرمجاز بخشهايي از سپاه و بسيج كه بر سرنوشت انتخابات تأثير داشته است دستور لازم صادر فرماييد. حضرتعالي استحضار داريد شوراي نگهبان در زمان حضرت امام (ره) نيز گام اوليهاي براي دخالت فراقانوني در انتخابات برداشت و تلاش كرد انتخاب مردم تهران در مجلس سوم كه خلاف ديدگاه سياسي اكثريت اعضاي شوراي نگهبان بود را باطل نمايد. البته خوشبختانه آن روز شوراي نگهبان در اين راه هيچ همراه و همفكري نداشت و نه وزارت كشور مانند امروز بيخاصيت و ناتوان بود و نه صدا و سيما مانند امروز تحت فشار گروههاي خاص قرار داشت. در عين حال امام در برابر نخستين نشانههاي دخالت غيرقانوني آن شورا در انتخابات ايستاد و اكنون نيز اينجانب از شما تقاضا دارم براي نجات انقلاب، اسلام و كشور از تبعات دخالتهاي غيرقانوني بخشي از سپاه و نيز توقف روشهاي بدعتآميز شوراي نگهبان، دستور لازم صادر فرماييد. اميدوارم همان طور كه ورود امام به موضوع انتخابات مجلس سوم از ايجاد انحراف توسط شوراي نگهبان جلوگيري كرد دستور حضرتعالي به عنوان جانشين امام، از روند خطرناكي كه نتيجه آن بيخاصيت شدن رأي مردم است جلوگيري نمايد.
در كنار طرح اين تقاضا، طرح چند نكته را ضروري ميدانم:
1- من در همه صحنهها و فراز و نشيبها نشان دادهام كه حراست از اصل انقلاب، نظام، اسلام و حقوق مردم براي اينجانب از هر چيز مهمتر است و نگراني از تخريبها، حملات و اقدامات احتمالي مرا از انجام وظيفه بازنخواهد داشت. اينجانب همان گونه كه بيمهري از نزديكترين دوستان و برخي متحدان سياسي را به خاطر تأكيد بر حفظ اصول و ارزشها پذيرفتهام اكنون حاضرم به خاطر دفاع قدرتمندانه از حق انتخاب آزاد مردم نيز تبعات احتمالي را پذيرا شوم.
2- در طول ماههاي گذشته به مناسبتهاي مختلف بر بيطرفي رهبري نظام در انتخابات تأكيد كردهام.
اما در عين حال به صور مختلف تلاش كردم از نظر احتمالي جنابعالي نسبت به برخي كانديداها اطلاع حاصل كنم زيرا عقيده داشتم اگر جنابعالي نسبت به كانديداي خاص نظر مثبت داريد-اگر چه اين كار را مفيد نميدانستم-از كانديداتوري خودداري كنم زيرا تصور ميكردم در آينده مشكلات ايجاد خواهد شد. اما برداشت اينجانب از سخنان و مواضع حضرتعالي اين بود كه مهمترين نكته براي شما، حضور گسترده مردم در انتخابات است.
3- به رغم شفافيت مواضع جنابعالي، اخباري مبني بر حمايت فرزند محترم شما-آقا سيدمجتبي-از يكي از كانديداها منتشر شد كه پس از به تواتر رسيدن اين اخبار نگران شدم كه مبادا اين موضوع مرتبط با ديدگاه حضرتعالي باشد، اما تجربيات سابق و شناختي كه از شما داشتم مرا مطمئن كرد كه اين موضوع نظر شخصي ايشان است. پس از آن هم شنيدم كه يكي از بزرگان به جنابعالي گفتهاند كه «آقازاده حضرتعالي از فلان شخص حمايت ميكند و شما فرمودهايد ايشان آقا است نه آقازاده» و به هر حال مشخص شد كه آن حمايتها نظر شخصي آقا مجتبي بوده است. در عين حال كماكان خبرهايي در مورد فعاليت ايشان به نفع يكي از كانديداها-كه سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول كرد و عنايتها به طرف فرد ديگر سرازير شد-و حتي رفت و آمد به ستاد انتخاباتي آن كانديدا منتشر شد.
حضرتعالي به خوبي واقف هستيد كه دخالتهاي نسنجيده اطرافيان برخي از مقامات روحاني و سياسي در سالهاي گذشته تبعات منفي فراواني براي كشور و نظام داشته است و لذا اينجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزي از جنابعالي تقاضا ميكنم اجازه ندهيد تجربه ديگري به تجربههاي تلخ گذشته اضافه شود در عين آنكه اطمينان دارم شخصاً از برخي اقدامات مورد نظر حمايتي نكردهايد و شايد مخالف آنها نيز بودهايد و اكنون نيز با هوشمندي كه از حضرتعالي سراغ دارم مطمئنم براي رفع شائبههاي احتمالي موجود تدبيري خواهيد انديشيد چون جنابعالي جانشين امامي هستيد كه وقتي در يك حادثه عدهاي مدعي شدند مرحوم آيتالله حاجآقا مصطفي خميني باعث ايجاد محدوديتهايي براي ارتباط مردم با امام شده است به رغم جايگاه فكري و فقهي آن مرحوم دستور داد كه «ايشان در كارهايي كه مربوط به من است دخالت نكند.»
4- ضمن تأكيد بر تقاضاي خود-بازشماري آرا در برخي حوزههاي مشكوك، استفاده از روشهاي كامپيوتري براي كشف آراي تكراري و نيز شناسايي منبع و مجوز پرداخت بعضي از وجوه در روزهاي منتهي به انتخابات-به استحضار حضرتعالي ميرسانم نتيجه انتخابات هر چه باشد ديگر در اين باب مصدع حضرتعالي نخواهم شد.
5-معتقدم سپاه بر خون جواناني بنا شده است كه همه آنها شاهد و ناظر بر اعمال ما هستند و حفظ سپاه را براي حراست از كشور و انقلاب ضروري ميدانم. همچنين يقين دارم اكثريت نيروهاي جان بر كف سپاه نيز از برخي مسائل موجود ناراضي هستند. همان طور كه اكثر آنها با برخي فعاليتهاي اقتصادي كه به نام اين نهاد مقدس انجام ميشد، مخالف بودند. خوشبختانه جنابعالي دستوراتي براي جلوگيري از فعاليتهاي اقتصادي توسط نيروهاي نظامي صادر و از خطرات اين كار جلوگيري كرديد. اينجانب از شما تقاضا ميكنم با رهكرد ديگري بخشي از سپاه و بسيج را كه در كارهاي سياسي وارد شدهاند از اين اقدام-كه خطر آن به مراتب بيش از اقدامات اقتصادي است-برحذر داريد. من معتقدم كه اگر قرار است عدهاي از دوستان در سپاه و بسيج به مراكز قدرت دسترسي پيدا كنند بهترين كار آن است كه اين مسؤوليتها مستقيماً به آنها محول شود نه آنكه اعتبار سپاه را خرج رساندن عدهاي به قدرت نمايند و در اين راه مرتكب اقدامات غيرقانوني شوند. اين نكته را از آن جهت عرض ميكنم كه حضرتعالي در پيام شفاهي خود براي اينجانب اعلام فرمودهايد اجازه بحرانسازي در كشور نخواهيد داد و من معتقدم بحران ناشي از دخالتهاي نابجا در انتخابات خطرناكترين بحراني است كه امروز و آينده كشور را تهديد ميكند.
6- امروز مشخص شد روش اعتدالگونه و همراه با حفظ اصول و آرمانها كه همواره مورد توجه اينجانب بوده و اتفاقاً منجر به دشمنتراشيهاي فراوان براي اينجانب در ميان صاحبان سلايق مختلف شده است با مقاومتهاي فراواني روبهرو است و لذا به نظر ميرسد راحتترين كار براي اينجانب آن است كه از همه فعاليتهاي سياسي كنارهگيري كنم اما وفاداري به راه امام، دين نسبت به اسلام و انقلاب و قدرشناسي نسبت به مردم، حقير را از عافيتجويي برحذر ميدارد. لذا تصميم به تشكيل حزبي فراگير و غيرحكومتي گرفتهام. خوشبختانه سفرهاي چهار ماه اخير اينجانب را با ميليونها ايراني متدين، خالص و دلسوز آشنا كرد كه دغدغه اصلي آنها حفظ اصول و در عين حال رفع مشكلات فراوان جامعه است و اكنون مطمئن هستم اكثر آنها آمادگي دارند در تشكيل حزبي فراگير با اينجانب همكاري نمايند. حزبي كه اينجانب تشكيل ميدهم-و هر كس اكثريت اعضا خواستند دبير كل آن خواهد بود-هم از حيثيت ملت بزرگ و شريف ايران دفاع خواهد كرد و هم براي شفاف شدن مواضع و تقويت مباني تحزب اقدام مينمايد و هم به شدت با دو گروه كه دشمنان اصلي انقلاب و كشور هستند يعني اقتدارگرايان متحجر و سكولارهاي مخالف نظام مرزبندي خواهد داشت. حزب مورد نظر اينجانب به شدت در برابر كساني كه با رأي مردم مخالف هستند-و حتي از ابراز اين عقيده متحجرانه ابا ندارند- ايستادگي خواهد كرد و اگر لازم باشد آنها را به مردم معرفي ميكند.
7- اينجانب بارها در سالهاي گذشته از اينكه تعدادي از احزاب توسط قدرتمندان درست شده و رقابت را در ساير احزاب و گروهها سخت كردهاند، انتقاد كردهام. امروز براي آنكه خودم مشمول اين انتقاد نباشم و شائبه هرگونه سوءاستفاده از قدرت سياسي و اجرايي در تشكيل و ادامه فعاليت حزب منتفي شود، ضمن تشكر از ابراز اعتماد جنابعالي، از اين لحظه از كليه مسؤوليتهاي سياسي از جمله مشاورت حضرتعالي و عضويت مجمع تشخيص مصلحت نظام استعفا ميدهم.
قاعدتاً با شناختي كه از اينجانب در بين همه دوستان از جمله حضرتعالي وجود دارد، همگان مطمئن خواهند بود كه اينجانب كماكان بر اصول و آرمانهاي خود پافشاري خواهم كرد و اجازه نخواهم داد مرزهاي ضروري با افرادي كه مباني اصلي نظام يعني جمهوريت و اسلاميت را قبول ندارند شكسته شود. اگر چه در هر شرايطي حتي دفاع از حقوق شهروندي كساني كه با آنها اختلاف عقيده دارم-چه متحجران وچه سكولارهاي مخالف حكومت ديني-را فراموش نخواهم كرد و به عنوان يك وظيفه بر آن پافشاري مي نمايم.
سلامتي جنابعالي، آباداني ايران وسربلندي نظام جمهوري اسلامي را از درگاه حضرت احديت مسألت مينمايم .