۶ تیر ۱۳۸۵
تابستان که ميرسد، روبروي سفارت کانادا در تهران هم شلوغ ميشود. هر روز صبح روبروي سفارت صفي طولاني تشکيل ميشود از افرادي که به هر دليلي تصميم گرفتهاند به کانادا بروند. در اين ميان دانشجويان زيادي را هم ميتوان ديد که به قصد ادامه تحصيل در يکي از دانشگاههاي کانادا براي گرفتن ويزا آمدهاند. اما به نظر ميرسد امسال با سالهاي گذشته تفاوت زيادي دارد. امسال، سفارت کانادا بسيار سختگيرانه عمل ميکند و بر خلاف سالهاي گذشته به تقاضاي ويزاي بسياري از افراد جواب منفي مي دهد.
اين روزها سومين سالگرد مرگ زهرا کاظمي، خبرنگار ايراني- کانادايي است. و شايد بتوان گفت اين روزها سومين سالگرد تيره شدن روابط ايران و کانادا نيز هست. اگر تا قبل از آن اين دو کشور روابط نسبتا دوستانهاي با همديگر داشتند و در سطح وزيران کابينه ديدار ميکردند، اکنون روابط به پايينترين سطح ممکن رسيده است. ايران مدتي طولاني است که ديگر در اتاوا به جاي سفير، کاردار اول دارد. لحن گفت و گوي مسوولان سياست خارجي دو طرف نيز بسيار تند و تيز شده، تا جايي که به تازگي مککي وزير امور خارجه کانادا خواستار بازداشت سعيد مرتضوي، دادستان تهران، در آلمان شده است. متکي وزير امور خارجه ايران هم به کنايه کانادا را کشوري که گويا هنوز تحت استعمار انگلستان است، خطاب کرد.
براي عدهاي از مردم دو کشور تنزل روابط ايران و کانادا بسيار بيش از آن چيزي است که اين روزها در رسانهها ميبينيم و ميشنويم. بر خلاف اين ادعاي هميشگي که روابط دولتها جدا از روابط ملتهاست، آسيبپذير اصلي هميشه مردم هستند. در دو سال گذشته، سفارت کانادا سياست خود را در زمينه صدور ويزا تغيير داده است. براي نمونه ديگر به همسران کساني که از دانشگاههاي کانادا پذيرش تحصيلي دارند ويزا داده نمي شود. امري که در گذشته هرگز سابقه نداشته است. بدين ترتيب يک زوج که تنها يکي از آنها پذيرش دانشگاههاي کانادا را دارد يا بايد به کلي از سفر به کانادا منصرف شوند يا سالها دوري از همديگر را تحمل کنند. مورد ديگري که به تازگي فراوان اتفاق ميافتد، رد تقاضاي ويزاي والدين دانشجويان ايراني ساکن کاناداست. در حالي که سالهاي گذشته سفارت کانادا به مادران و پدران دانشجويان براي ديدار فرزندانشان در کانادا ويزاي توريتي ۶ ماهه ميداد، مدتي است که به همه اين تقاضاها جواب رد ميدهد. گفته مي شود که در سطح سياسي نيز به هيچيک از مقامات ايراني که سمت مديرکل يا بالاتر داشته باشند، ويزاي کانادا داده نميشود.
آن سوي ماجرا نيز اوضاع بهتر نيت. گويا سفارت ايران در اتاوا نيز چند ماهي است براي کانادايي ها ويزاي ايران صادر نمي کند. دولت ايران حتي از سفر يک استاد کانادايي براي سخنراني در دانشگاههاي ايران نيز استقبال چنداني نکرد. اين چنين است که ادعاي دولت کانادا در اين باره که دولت ايران حتي براي صدور ويزاي کارمندان سفارت کانادا در ايران نيز سخت گيري مي کند، چندان غيرقابل باور نيست. موضوعي که به نوبه خود، بهانه دولت کانادا براي کاهش صدور ويزا به ايرانيان شده است.
در حالي که هر روز دانشجويان ايراني بيشتري با مشکلات ادامه تحصيل در کانادا روبرو ميشوند، عدهاي از آنها به فکر افتادهاند به صورتي منسجم و گروهي در صدد حل اين مساله برآيند. بسياري از دانشجويان ايراني ساکن کانادا که اکنون از همسرانشان به دور افتادهاند، به دنبال ديدار با نمايندگان پارلمان کانادا هستند. همچنين، گروهي در ديدار با مسوولين دانشگاههايشان از آنها ميخواهند تا تاثير منفي چنين سياستي را به دولت خود انعکاس دهند. انجمنهاي دانشجويان ايراني در دانشگاههاي کانادا نيز براي کمک به اعضاي خود به نامهنگاري به مسوولان دولت کانادا روي آورده اند. آن هم در شرايطي که مشارکت ايرانيان در جامعه علمي کانادا آن اندازه است که چندي پيش در تورنتو برنامهاي با حضور دهها استاد ايرانيتبار دانشگاههاي کانادا و مقامات مسوول دولت کانادا از جمله شهردار تورنتو و چند تن از نمايندگان پارلمان انتاريو برگزار شد. بنا به تحقيقي که از سوي انجمن دانشجويان ايراني دانشگاه رايرسون شده است، هم اکنون بيش از ۲۵۰ استاد رسمي ايرانيتبار در دانشگاههاي کانادا به تدريس مشغولند. شايد از همين روست که معاون پارلماني نخستوزير کانادا در گفت و گو با روزنامه الکترونيکي روز خبر رد تقاضاي ويزاي بسياري از ايرانيان توسط سفارت کانادا را خبر ناراحتکنندهاي ميخواند و قول بررسي موضوع را ميدهد.
crncanada@cartoonistrights.com
سالها پيش که انقلاب فرهنگی به راه افتاد، بسياری از اساتيد را به بهانههايی احمقانه از دانشگاهها راندند. تندروهای ابله که بعدها اکثرشان دومخردادی شدند، چنان مادر علم و دانش ايران را عزادار کردند که آن سرش ناپيدا. حالا بعد از اين همه سال يکیيکی میآيند و توجيه میکنند که فلان قسمت کار من نبود، يا بهمان کار مربوط به تصميمات مقامات بالا بود و ...
الان دوباره شاهد ماجراهايی مشابه هستيم. استادان درست و حسابی دانشگاه قربانی تسويه حسابهای عجيب و غريب میشوند. وقتی وزارت علوم فعلی زير بار انتخابات روسای دانشگاهها نرفت و روسای خودش را نصب کرد، میشد فهميد به دنبال بازیهايی است که روسای انتخابی زير بار آنها نخواهند رفت.
آن سالها بحث اسلامی و غير اسلامی بودن بود، ولی الان فقط تاييد قدرت عامل ادامه کار اينان است.
وضعيت علمیمان خيلی خوب بود، اين کارهای جديد هم گند زد به همه چيز.
گل بود و به سبزه نيز آراسته شد!
اين مطلب محمد علی نجفی را هم اگر توانستيد بخوانيد.