قسمتهای پیشین ۱- ۲ -۳-۴-۵-۶-۷-۸-۹-۱۰-۱۱-۱۲-۱۳-۱۴-۱۵-۱۶-۱۷-۱۸- ۱۹-۲۰-۲۱-۲۲-۲۳- ۲۴- ۲۵-۲۶-۲۷-۲۸-۲۹
۳۰-۳۱-۳۲-۳۳-۳۴-۳۵۳۶-
۳۷-۳۸
یکی ازبد بختیهای کارکردن همزمان با نشریاتی که خط فکری متفاوت دارند، اجبار به توجیه و دفاع از طرف مقابل است. در مهر که راستی محسوب نمی شوند، ولی به راست نزدیک است، باید از کارم در نشریات دوم خردادی دفاع کنم، و در دوران امروز، از کارم در مهر. در مهر بیشتر نویسندهام و از روزی که مجله نقد سینما در دفتر مهرکارش را شروع کرده، برای آنها هم می نویسم مشکل اصلی این است که مدیران هر کدام، آدم را برای خودشان می خواهند و انگار این تو نیستی که انتخاب می کنی. یاد گلآقا می افتم که سال ها پیش شرط گداشته بود که کسی که برای گلآقا کار می کند، حق کار با دیگران را ندارد. جالب آنکه پول هم خوب نمی داد. من هم یاغی بودم و با نشریات دیگر کار کردم، مجازاتم همین بود که در طی پنج سال، فقط دو سه تا طرح روی جلد داشتم و خیلی از کارهایم هم سر موقع چاپ نمی شد.
یک روز در هفته کلاس آموزش کاریکاتور در مهر برایم گذاشته اند، که یکی دو نفر با استعداد از میانشان پیدا می شود. چنان در کلاسم دیکتاتوری برپا کردهام که کسی جرات سر و صدا کردن ندارد. با آنکه اکثرشان به مهر آمده اند تا اصول سر وصدا کردن بیاموزند.
شبی برای صفحه بندی مطلبم به مهر بر می گردم، علی میرفتاح و حسین معززی نیا که دارد داماد خانواده آوینی هم می شود، بحثی را شروع می کنند؛ خطاهای تاریخی اصلاحطلبان...راستش حرفهایشان اندکی درست است. چرا که اولا شعارهای انتخاباتی چپها در شرایط فعلی کشور و این حکومت عملی نخواهد شد، از سوی دیگر فقدان رهبری در اصلاحطلبان نمیتواند در دراز مدت تغییری در روند کشورداری ایجاد کند...در عین هال، چپها نتوانستهاند آز روزنامهنگاران و حامیان زخمی شدهشان حمایت کنند. در گیر شدن خیلی از اینان هم در پروژههای کلان اقتصادی هر گونه تلاش جدی را بهتر کردن اوضاع را لوث خواهد کرد.
وقتی احمد زیدآبادی در جلسه انجمن صنفی بعد از تعطیلی روزنامهها به مزروعی گفت که به گوش رئیس جمهوری برساند که استعفا بهترین گزینه است، تا بتواند یا تکلیفش را با قدرت معلوم کند و یا پایگاهش تقویت شود، بسیاری به او خندیدند. امروز از آن تاریخ چند ماه گذشته و احمد زندانی است، خاتمی هم ساکت است و بی بنیه. یکی از عواملی که باعث میشود خاتمی در این پست بماند، فشار همکارانی است که از این فرصت تاریخی برای بستن قراردادهای کلان بهره برده اند. رفتن خاتمی یعنی از بین رفتن سرمایههای باد آورده جمعی کوچک و حقیر. به خدا قسم همینها به خاتمی اصرار خواهند کرد که برای دور دوم هم خودش را نامزد کند.
دارم به قالب جدیدی فکر می کنم. باید بتوان در کاریکاتور روزنامهای تغییری ایجاد کرد و از کلیشههای رایج فاصله گرفت. کارهای آمریکاییها و اروپاییها را که روی اینترنت می بینم، احساس میکنم که جای ما در بازار کاریکاتور مطبوعاتی خالی است.باید از آنها یاد بگیریم ، و بدون ترس بپذیریم که کاریکاتور ایرانی هنوز مشکل ارتباط گرفتن با مخاطبان خود دارد.
از بچهها می شنوم که نبوی حالش گرفته. قرار است کسی برایش سایت راه بیاندازد، ولی هنوز که خبری نیست. داور اگر نتواند کار .خلاقانه بکند، به خود تخریبی روی میآورد هر جه با او تماس میگیرمم در دسترس نیست. میگویند رفته طرف لواسان...
در جلسه اخیر انجمن در باره مِلک پلمب شده روزنامه عصر آزادگان بحث میشود. همه امیدوارند ساختمان را به شرکا پس دهند، ولی گمان نمی کنم پولی در این بین نصیب خبرنگاران و نویسندگان شود. این موقعها همیشه یاران اصلی که باعث شدند عصر آزادگان، عصر آزادگان شود، فراموش می شوند، شمس هم وقتی از زندان بیرون بیاید، پول را خواهد گرفت و کی بود کی بود؟ من نبودم بازی در خواهد آورد.
ادامه دارد
Man oon avayel yek baar pishnehad ketaab kardane in khaterat ra dadam amma hala daram fekr mikonam filmnameh ham bar asasash mitavan nevesht. Masalan an sahnehei ke az panjereh khaneat peykane sefid ra mibini va hamzaman akhbar goosh midahi va paykan harekat mikonad ya bazresi khaneat va...
Naghshe baghale robero=Enayate Bakhshi(Ba rish va tasbih!!)
Farhad