قسمتهای پیشین ۱- ۲ -۳-۴-۵-۶-۷-۸-
۹-۱۰-۱۱-۱۲-۱۳-۱۴-۱۵-۱۶-۱۷-۱۸- ۱۹-۲۰
-۲۱-۲۲-۲۳- ۲۴- ۲۵-۲۶-۲۷-۲۸-۲۹
۳۰-۳۱-۳۲-۳۳-۳۴-۳۵
۳۶-۳۷-۳۸-۳۹-۴۰-۴۱
۴۲-۴۳-۴۴-۴۵-۴۶
این هفته علی دیواندری جایزه مسابقه کاریکاتور ترکیه را برد، راستش اسم مسابقه را فراموش کردهام، ولی خود دیواندری برایم اهمیت خاصی دارد. اوجزو کاریکاتوریستهای چپی بود که همراه بسیاری از از روزنامهنگاران چپی در سال ۶۱-۶۲ دستگیر شد. سالها زندگی سختی داشت، و به کاطر تندی رفتارش که شاید ناشی از سادهگی و در عین حال تجربیات بدی باشد که از سر گذرانده، چندان مورد حمایت بقیه نیست. او همیشه به من اصرار میکرد که کاریکاتور سیاسی نکشم، و با اینکه می دانستم کاری که میکنم خطرناک هم هست، ولی نتوانستم جلوی خودم را بگیرم.
اول هفته، از روزنامه برای ملاقات با یکی از هنرمندان تصویر گر ماشین می گیرم، راننده آژانس مرا میشناسد، و بحث را به فساد می کشاند. شاکی از مسافرانی که می خواهند "سیگاری" دود کنند یا "خانم"های غیر محترمی که این طرف و آن طرف میبرد، قبل از مصرف و بعد از مصرف... یادم میآید که سالها پیش که در همشهری کار می کردم، شبی که تا نیمه شب پای ویژهنامهای مانده بودم، برای من وهمکاری آژانس گرفتند. ماشین بوی عطر وحشتناکی میداد که سر ما را به درد آورد، راننده هم مست بود. میگفت که تا امشب، مرده شور بودم ولی "خانم" مرا آباد کرد...ظاهرا بخش عمده ای از آژانسها کار نقل و انتقال "علیا مخدرههای" نسبتا محترم را بر عهده دارند، و بعضی از رانندهها که کارمندهای و یا معلمان بدهکاری هستند که مجبورند هزینههای سنگین زندگی را با این کار دوم مهیا کنند، زیر بار خجالت این کار ماندهاند. فقط حرفهای راننده را میشنوم، و نمی دانم چه باید بگویم. حد اقل میدانم که نمی شود کاریکاتوری در این باره کشید!
می گویند به احمد زید آبادی اتهامهای امنیتی هم بستهاند! یا حضرت فیل! احمد هم بعد از اینکه گفته شد دادگاهش قیر علنی است، اعتصاب غذا کرده، حالا "زید" به این لاغری چطوری دوام، خواهد آورد، با خداست. خانواده احمد به مادر مریضاش گفتهاند که احمد رفته خارج...شاید منظور خارج از بیرون زندان اوین...
بعد از تعطیلی"کیان"، مدیر مسوولش را احضار کردهاند. شرط می بندم رضا تهرانی را نخواهند گرفت. اگر علوی تبار و الباقی اطلاعاتیهای سابق را بگیرند، او را هم دستگیر میکنند. حالا طرف اصلاح طلب شده، یا نشده، هنوز عضو باشگاه[...] است!
رای متهمان قتلها هم به سلامتی صادر شد، و مشکلات اسلام و مسلمین هم حل!دو سه نفر به قصاص محکوم شدند، الباقی به حبسهای طولانی و کوتاه، دو سه نفر هم تبرئه. آمرین هم که فقط مصطفی کاظمی بوده اند و مرحوم جنت مکان خلدآشیان، سعید امامی. هیچکس دیگری هم گناهکار نیست! قاضی هم از حکمش دفاع کرده...خانوادههای مقتولین حکم را نپذیرفتهاند و در عین حال خواهان قصاص مجریان هم نیستند. برایشان مهم این است که حقیقت ماجرا چیست...جالبتر از همه این است که حمید رضا ترقی، گناه قتلها به گردن دوم خرداد انداخته! راست میگوید.، چون اگر دوم خرداد اتفاق نمی افتاد، تسویه حسابی هم در کار نبود! خجالت بکش دوّم خرداد بی ناموس!!!
در روزنامه بحثی مطرح میشود که در آینده باز هم لیستهای تهدید به مرگ به صورت شبنامه منتشر خواهد شد و سال ها بعد هم قتلها را تکرار میکنند و آب هم از آب تکان نخواهد خورد.
هدی صابر را هم گرفتند...گمانم با این روش که دارند پیش می روند، تعداد زندانیان ملی-مذهبی به تدریج زیادتر خواهد شد(چند نفر میشوند آخر؟).
ادامه دارد